«باد ها خواهران من اند» اولین مجموعه شعر محبوبه ابراهیمی شاعر افغان است. شعرهای مجموعه در قالب های غزل، سپید، چهارپاره و نیمایی سروده شده اند و زبانی ساده و امروزی دارند. کتاب دارای 47 قطعه شعر است که نگاه زنانه و معترض شاعر به مسائل اجتماعی کشورش در همگی آن ها دیده می شود. محبوبه ابراهیمی در قندهار به دنیا آمده و در دوران کودکی به همراه خانواده اش به ایران مهاجرت کرده است. آنچه در شعرهای او دیده می شود بازتابی از تجربیات او از مهاجرت، آوارگی و رنج زنان افغانستان است.
شعرهای این مجموعه همگی به لحاظ مضمونی دارای اندیشه ای قوی و تعهدی درونی هستند و از حیث ساختار، تسلط کامل شاعر به زبان و ابزارهای زبانی را هویدا می کنند. «تکوین»، «دلیل»، «صلح»، «پروانه» و «سفر» عناوین برخی از شعرهای این مجموعه اند. شعرهای «باد ها خواهران من اند» اوج نگاه زنانه و لطیف یک شاعر را به نمایش می گذارند. این دفتر از جمله کتاب های شعر منتشر شده در مجموعه شعر امروز است که با هدف ارج نهادن به تکاپو و خلاقیت شعر جوان ایجاد شده است.
جنگ و آوارگی، خراشی می اندازد روی صورت عشق و شاعر، همواره در جستجوی مرهمی برای این خراش است. شعر امروز افغانستان، شعری است که از دل دو تجربه عمیق و بزرگ یعنی جنگ و مهاجرت برآمده و هرچه شاعری به این تجربه های زیستی وفادار تر بوده، شعرش نیز اصیل تر و قدرتمند تر بوده است. «باد ها خواهران من اند» مجموعه ای است از شعرهای یک زن شاعر افغان و تصویری از فراز و فرودهای روحی زنانه که به خود و زندگی همتایان خود می نگرد.
کتاب با شعر «زندگی» آغاز می شود که مطلعی است برای نگاه زنانه و اعتراضی شاعر در همه شعرهای این مجموعه. زبان محبوبه ابراهیمی سرشار از بدعت های تازه است و دغدغه هایش در محدوده عشق، جنگ و آوارگی در دنیای زنانه جای می گیرد. سرنوشت زن شعرهای او تلخ و اندوهبار است؛ آنجا که در شعر «زندگی» از خستگی و ملال صبحگاه یک زن می گوید. اما «نامه» شعری است با جنبه های احساسی و عاطفی که در مقابل شعری چون «صبح، خبرتازه، خبر جنگ بود» قرار می گیرد. شعرهای او دارای تصاویر عینی و ملموس اند، تصاویری چون رخت های چرک و کوه ظرف ها. شعر ابراهیمی، در عصیانی ترین و یا تغزلی ترین شکل خود، همواره زنانه است؛ زنی که بهار برایش فصل جنگ و به کوه زدن برادران است و دلش کاشی آبی کوچکی بوده است در شبستان مسجدی در بلخ.