مجموعه حاضر (کوچ) نیم نگاهی است به حیات و زیباییهای زندگی ایلی. آقای محمدرضا بهارناز با محیا کردن رنج سفر و زحمات فراوان در دل زندگی زیبا و بکر ایران بزرگ از ایلها و قبایل که روزگاری بیشترین جمعیت ایران را تشکیل می داد، عکس گرفته و آرامش و سکون را در عکاسی باز یافته و حرکت برای همیشه را که جزئی از زندگی کوچ نشینان است به تصویر کشیده است. آرامش در زندگی کوچ نشینان معنی ندارد آنها کوچ می کنند تا زندگی کنند و دمساز باشند با طبیعت مادر. حرکت اساس زندگی آنهاست. می روند و می روند تا با خالق زیباییها مأنوس باشند.
آرام نمی گیرند تا محتاج نباشند. کوشش دارند تا دیگران از دست آورد آنان بی بهره نباشند. در این دنیای پر رنگ و ریا، یکرنگ و صادق بزیند. آنان میراث داران نیاکانشان را که نیاکان تمام ایرانیان است، با خود می برند تا دست یغما گران به میراث جاودانی و کهن نرسند. مظاهر زندگی آنان هنر است و هنرشان نابی ناب، از این جاست که بهار ناز شب و روز با آنها راه پیموده است تا این زیبایی را ثبت کند و مانا سازد. ماحصل این کوچ و زندگی در حرکت مجموعه حاضر است که دریچه دوربین ایشان بارها باز و بسته نشده است تا زندگی را و حرکت را ثبت کند. جلوه هایی از طبیعت و صاحبان اهل طبیعت را ماندگار سازد. تلاش کند که هنرمندی دختران جوان و پیرزنان زحمت کش ایل و عشایر کوچ نشینی صدایی یابد و این صداها باعث شود که فراموشیها، هجرانها، شکوه ها و تحقیرها و نابرابریها پایان یابد.
چشمان نافذ و گله مند کوچ نشینان، طراوت دیگری ـ و رنگ و صورت دیگر یابد. میراث داران کهن این مرز و بوم یعنی کوچ نشینان رشته استمرار فرهنگ و حیات ملت ایران اند که دور از غوغای شهر و ماشین تلاش دارند این میراث را حفظ کنند، سرفراز باشند و سربار به حساب نیایند. در عکسهای بهارناز می توان عشق، امید، عاطفه، وفاداری و از خودگذشتگی را لمس و احساس کرد، تا شهرنشینان امکان مشاهده این زیبایی را داشته باشند. در عکسها می توان مهمان نوازی، مشارکت و همیاری پاکی و بی ریایی را به زیبایی یافت که عین زندگی کوچ نشینان است و زندگی فراموش شده ای ایرانیان شهرنشین. مجموعه حاضر ایران بزرگ است با همان شکوه و سرفرازی و مردان دلیر و مرزداران گمنامش که گویا پدران و نیاکان این مرز و بوم در تصویرها حیات دوباره یافته اند و رستم سوار بر رخش به هیرمند زده است تا ایران را دریابد.