در این کتاب، مولف در صدد است این نکته را مشخص نماید که چه عوامل متعددی در ایجاد، ابقا و دوام این گروه تروریستی مؤثر بوده است.
نویسنده کتاب معتقد است آن دسته از دولت های منطقه که دیروز فرصت لازم را برای گروه های تندرو و جنایتکاری مانند داعش فراهم کردند و به جان مردم سوریه و عراق انداختند؛ اکنون باید نگران باشند که این گروه ها در هر یک از کشورهای اسلامی می توانند حضور داشته باشند و خود آنها را نیز تهدید کنند. حکامی که مدت های مدید در صدد ایجاد اختلال در امنیت کشورهای اسلامی و حتی عربی بودند، اکنون به جایی رسیده اند که گروه های دست پرورده تروریستی را مخل امنیت خود می بینند و مشاهده می کنند که با پول های نفتی چگونه مولود آمریکایی و برآمده از افکار القاعده و طالبان را پرورش داده و به جان خود انداخته اند. اکنون دولت های منطقه تا فرصت دارند، ضمن حفظ انسجام در برابر این مولود آمریکایی، باید زمینه های این قبیل خشونت ها و تندروی ها که به نام اسلام و مسلمانان صورت می گیرد را از میان ببرند و با همبستگی و وحدت در کنار مردم مسلمان کشورهای منطقه قرار گیرند و بدانند که اگر جنایتکاران داعش بر اثر بی توجهی آنان بر امور مسلمین مسلط شوند، نامی از اسلام باقی نخواهند گذاشت و طبعاً از حکمرانی آنان نیز اثری نخواهد ماند. بحران داعش که طی ماه های اخیر باعث کشته شدن هزاران نفر در عراق و سوریه شده است، بار دیگر نشان داد مدعیان دموکراسی در جهان و متحدان آن تا چه اندازه به فرآیندهای دموکراتیک پایبندند. داعش، در واقع روی دیگری از چهره دموکراسی خواهانه واشنگتن است که در مقابل افکار عمومی جهان قرار گرفته و گویی همان «پنجه آهنین» است که این ایام در عراق و سوریه از «دستکش مخملی» بیرون افتاده است.