کتابی علمی و ایدئولوژیک که دانش ها و بینش های مولانا جلال الدین محمد بلخی را در چند و چون ارتباط های عمیق و تئوریک خود با مکتب ها و نحله هایی چون بودائیسم، اشراق افلاطونی، سیستم کانت، مکتب دکارت، فلسفۀ رئالیسم، مونادولوژی، دیالکتیک هگل و اگزیستانسیالیسم مورد بررسی قرار داده است .
در این اثر، استاد به مقایسه ی اندیشه های مولوی با افکار متفکران و مکاتب فکری شرق و غرب پرداخته است . در واقع این کتاب ، یک مطالعه تطبیقی در زمینه ی آراء و عقاید مولوی است . هدف استاد این نیست که ریشه های فکری را در میان افکار متفکران قبل از خود نشان دهند، چرا که بسیاری از مشترکات اندیشه ی مولوی با سایر متفکران را ناشی از تواردهای فکری و ذهنی می داند.
در این اثر از موضوعات زیر سخن به میان آمده است :
1-انقلاب عمیق روانی مولانا: در این بخش از تأثیری که شمس بر روان مولوی گذاره بحث شده و در آن به این نکته اشاره شده است که چرا روان شناسیهای عمومی نمی توانند پدیده های روانی نظیر انقلابهای روحی را تفسیر کنند.
2-واقعیاتی که مولوی را به خود جلب کرد: در این فصل از کیفیت ارتباط انسان با واقعیات که به چهار صورت می باشد و محدودیتهای شناسایی بشر بحث و گفتگو شده است . مراد استاد از طرح این بحث بیان این نکته است که شخصیتهایی نظیر مولوی «در عین حال که با طبیعت و نمودهای عینی جهان هستی آشنایی نزدیک داشته و با عینک علمی به آنها نگریسته اند، واقعیاتی در ماوراء نمودهای عینی ، آنان را به طور جدی تحریک نموده و با این حال اصول بنیادین فراوانی را که مکتبهای جهانی بر مبنای آنها پایه ریزی می شوند، مطرح ساخته اند». (10)
3-سیستم جهان بینی مولوی : با نظر به تفکر مولوی نمی توان از وی انتظار عرضه ی یک مکتب منظم فلسفی یا یک نگرش علمی معمولی را داشت . این کوه آتشفشان را نمی توان در قالبهای متعارف علمی و فلسفی قرار داد. نمی توان گفت او مشایی یا اشراقی یا ایده آلیسم و رئالیسم است . وی مافوق مکاتب فکری و فلسفی نظام مند است.
از نظر استاد اندیشه و تفکر مولوی را در پنج قلمرو می توان مورد بررسی قرار داد:
الف - قلمرو داستان پردازیها و تمثیلها و تشبیه ها و تنظیرها که در خلال آنها حقایق بسیاری بیان می شود.
ب - قلمرو بینشهای علمی مولوی : در این قلمرو صدها مسئله علمی ابتکاری از زبان مولوی جاری می شود نظیر جاذبیت زمین ، تضادهای درونی انسان و....
ج - قلمرو بینشهای جهان بینی : مولوی اصول بسیاری را در این زمینه بیان کرده است نظیر حدوث عالم و قانونمندیهای آن ، ارتباط جهان با خدا و....
د - قلمرو معرفتی : مولوی نظام جهان هستی را باز می داند و معتقد است که جهان را با هیچ نظام معرفتی محدود نمی توان شناخت .
ه - قلمرو عرفانی : استاد معتقد است که عرفان مولانا مثبت است و شور عرفانی مولوی زودگذر نیست . (صص 53-44)