عبارت «هوش هیجانی» یا مخفف غیر رسمی آن، EQ بسیار فراگیر و شایع شده و حتی در جاهایی که زمانی تصورش را هم نمی شد کرد، مانند انیمیشن های مشهور تلویزیونی یا آثار هنری دنباله دار در مجلات مشهور می توان این مفهوم را به وفور مشاهده کرد. جعبه اسباب بازی هایی را دیده ام که ادعا می کنند می توانند EQ کودک را ارتقا بخشند؛ حتی آگهی های شخصی برای آنها که می خواهند همسری برای خود پیدا کنند، EQ بالاتر را در بوق و کرنا می کنند.
مجله هاروارد بیزنس ریویو، هوش هیجانی را «ایده ساختار شکن و بسیار تاثیرگذار» و یکی از تاثیرگذارترین ایده های مربوط به کسب و کار در دهه اخیر می داند.
خودآگاهی اولین مولفه هوش هیجانی است. خودآگاهی به معنای برخورداری از درک عمیقی از هیجانات، نقاط قوت، ضعف ها و نیازها است. افرادی با خود آگاهی قوی، هرگز به طور افراطی انتقادگر نیستند و از آن سو نیز هیچ گاه به طور غیر واقع گرایانه امیدوار نیستند. آنها با خود و دیگران صادق هستند. افرادی که از میزان خود آگاهی بالایی برخوردار هستند، درک می کنند که احساساتشان چگونه بر خود آنها، دیگران، و عملکرد شغلی شان تاثیر می گذارد.
فهرست مطالب
مقدمه: هم افزایی خیره کننده مدیریت بر دل ها چه چیزهایی یک رهبر را می سازد؟ رهبری نتیجه محور هوش گروهی رهبری بنیادین مغز اجتماعی نقطه شیرین مغز برای موفقیت پرورش هوش هیجانی ضمیمه: توانمندی های رهبری و مدیریت