معرفتشناسی دانشی است که در باب معرفت و شناخت نظریهپردازی میکند و در باب ماهیت، حدود، پیشفرضها و مبانی معرفت نظریهپردازی میکند و شامل معرفتشناسی مطلق و معرفتشناسی مضاعف مانند معرفتشناسی علم، معرفتشناسی معرفت دینی، معرفتشناسی عرفان و شهود و دیگر گونههای معرفتی است. براساس رویکردهای فلسفی، معرفت شناس و فیلسوف معرفت نظریهپردازی خویش را بر یکی از رویکردهای زیر استوار داشته است:
معرفتشناسیهای مبتنی بر فلسفه اسلامی، در این سنت فلسفی چندین نظام معرفتشناسی وجود دارد و یا میتوان بر اساس نظرات فیلسوفان مسلمان آنها را تنسیق و تدوین نمود، مانند نظام معرفتشناسی سینوی، صدرایی یا نوصدرایی.
معرفت شناسیهای مدرن که مبتنی بر آراء فیلسوفان عقلگرا یا تجربهگرای قرون جدید غرب هستند و نظامهای معرفت شناختی دکارت، لاک، هیوم و کانت از اهمیتی بسیار برخوردارند.
معرفتشناسیهای مبتنی بر فلسفه تحلیلی که عموما با عنوان «معرفتشناسی معاصر» از آن یاد میشود.
معرفتشناسیهای مبتنی بر فلسفههای اروپایی مانند هرمنوتیک فلسفی، ساختگرایی، پساساختگرایی و مانند آن.
مرگ معرفتشناسی نیز رویکردی در میان فلسفههای پستمدرن است که منکر امکان دانشی مدون در باب معرفت است.
کتاب حاضر عهده دار توضیح و رفع ابهامات در مبادی تصوری و مبادی تصدیقی «معرفت نوصدرایی» است تا در بخشهای آینده به دو پرسش اصلی رئالیسم معرفتی یعنی «ارزش شناخت» و «تحصیل معرفت» بپردازد. ادعای اصلی این کتاب این است که «فلسفه معرفت» در اندیشه نوصدرایی که شامل دو بخش «هستیشناسی شناخت» و «معرفتشناسی»است، علیالاصول باید دارای انسجام باشد و نوصدرائیان از همان مفاهیم و ادلهای در معرفتشناسی استفاده کنند که مبتنی بر حکمت صدرایی است اما در مقام تحقق مشاهده میشود این مفاهیم گاه دچار تعدد معنا شده و مقصود از مفاهیمی چون تصور، تصدیق علم حصولی، ادراک و مانند آن با آنچه در «هستیشناسی شناخت» آمده تفاوتهایی دارد. هدف این کتاب بازشناسی و بازسازی مبادی تصوری و تصدیقی «معرفتشناسی نوصدرایی» سازگار با نظریات و لوازم «هستیشناسی شناخت در حکمت صدرایی است.»
این کتاب به ده فصل تقسیمبندی شده است، در فصل اول به معرفتشناسی نوصداریی، در فصل دوم به علم حضوری و مناط حقیقی معرفت، در فصل سوم به معرفت تصویری و تصدیقی، در فصل چهارم به قضیه و تحلیل معرفتشناختی آن، در فصل پنجم به شناخت کلی، در فصل ششم به شناخت مفهومی و انتزاعی، در فصل هفتم شناخت اعتباری، در فصل هشتم به ظن و یقین در معرفت تصدیقی، در فصل نهم به معرفت روشمند و دانش مدون، در فصل دهم به معرفت در معرفتشناسی معاصر و نوصداریی میپردازد.