این کتاب حاصل تلاشی روشمند برای شناخت سیاست های فرهنگی و ارتباطی حکومت رضاشاه پهلوی (1304-1320) است. فرضیه اصلی این پژوهش نقش قاطع سیاست های فرهنگی و ارتباطی در شکل گیری و تداوم و حتّی تسلط قدرت رضاشاهی است. این سیاست نه تنها در آن دوران دارای کارکردهای اساسی در ایجاد تغییرات سریع در بافت فرهنگی و ساختار اجتماعی بود، بلکه از طریق سازوکار تبدیل نوآوری فرهنگی به سنت، نسل های بعدی و حتی نظام سیاسی جایگزین رژیم پهلوی را تحت تأثر جدی قرار داد.
از جمله فصل های این کتاب: حکومت، فرهنگ و نظارت اجتماعی؛ ظهور یک شاه جدید؛ توسعه خودکامگی؛ جهت گیری اساسی در سیاست فرهنگی؛ مسئله مذهب؛ مسئله رسانه های جمعی؛ مسئله بانوان؛ و مسئله جوانان.