نگارنده در کتاب حاضر دین مسیحیت را از منظر سازنده گرایی اجتماعی بررسی کرده است و با تأمل در رویکردهای افراطی که یا امر اجتماعی را در تحلیل نهادی به زبان و گفتمان فرو می کاهند یا خلق معنا را محصول ضروری کنش ها، واکنش ها و تعاملات بی شمار انسانی به شمار می آورند، تعریف و موضع بینابینی از سازنده گرایی اختیار کرده است و با توجه به آگاهی های قطعی درباره پیامدهای سازنده و مخرب تعاملات اجتماعی، فرآیندها و جریان هایی را تحلیل کرده است که به وسیله آنها معنای دین مسیحیت در شرایط متفاوت و مختلف، درک، متحول، طرح، صورت بندی مجدد شده و مورد شک و چالش قرار گرفته است. وی نظریه های خویش را در قالب شش فصل با این عنوان، بیان کرده است: رهیافت سازنده گرایی اجتماعی؛ دنیوی سازی؛ تذبذب کثرت گرایی دینی؛ جهانی شدن و دین؛ نظریه اجتماعی و جنبش های دینی و ساختن دین، خود و جامعه.