loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران اصول گرایی

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 32893 10003022
180,000 162,000 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

دیدگاه های مختلفی در مورد ماهیت و رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران موسوم به اصول گرایی وجود دارد. دیدگاه نخست، سیاست خارجی دولت نهم و دهم را تداوم و استمرار سیاست خارجی جمهوری اسلامی در گذشته می داند؛ به گونه ای که تغییر ماهوی و اصولی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این دوره نسبت به دوره های پیشین رخ نداده است. از این رو، سیاست خارجی ایران در این دوره، ادامه و استمرار گذشته در شرایط متحوّل و متغیر نوین جهانی است. دوّمین دیدگاه، به عکس، قائل به تغییر و تحوّل بنیادی و اساسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. به طوری که سیاست خارجی دولت اصول گرا یک گسست در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به شمار می آید. رویکرد سوّم، در میانه دو رهیافت گذشته قرار داشته و به تداوم در عین تغییر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دوران حاکمیت اصول گرایان باور دارد؛ یعنی تداوم در مبانی، اصول و راهبرد و تغییر در رویه و رفتار سیاست خارجی.
عملکرد سیاست خارجی اصول گرایان، دیدگاه سوّم را تایید و تقویت می کند. چون سیاست خارجی دولت نهم و دهم گرچه از سیاست خارجی دولت های قبل از خود متمایز می شود، ولی این تغییرات را نمی توان یک گسست بنیادی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تلقی کرد. نویسندگان بر این باورند که در دوران اصول گرایی از یک سو، اصول و مبانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دستخوش تغییر و تحولات ماهوی نشده است، اما از سوی دیگر، رویه ها و رفتارهای آن متحول و متفاوت شده است. لذا در این کتاب در پی آن هستند تا علل و عوامل این تغییر و تداوم توأمان در سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دولت نهم و دهم را واکاوی نمایند.
این پژوهش در صدد پاسخگویی به این پرسش های اصلی و فرعی است؛ سؤالی اصلی و بنیادی آن است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت نهم بر چه نقش ملّی استوار بوده و چه رفتارهایی را ایجاب کرده است؟ پاسخ احتمالی و موقّت به عنوان فرضیه اصلی عبارت است از: مهمترین نقش ملّی در سیاست خارجی دولت نهم «عدالت طلبی» در روابط خارجی بوده است. اصرار بر احقاق حقوق هسته ای، مقابله با صهیونیسم، بازنگری در اولویت های جغرافیایی سیاست خارجی و گرایش به دیگر مناطق جغرافیایی نظیر آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا از مصادیق رفتار مبتنی بر نقش ملّی عدالت طلبی در سیاست خارجی دولت نهم محسوب می شود. هر یک از رفتارهای فوق به گونه ای ناشی از تلقّی و تعریف دولت نهم از عدالت طلبی و نتیجه تبعی آن یعنی ظلم ستیزی مرتبط بوده است. پرسش فرعی نخست عبارت است از: کدام یک از نظریات روابط بین الملل از کارامدی بیشتری برای تحلیل و تبیین سیاست خارجی دولت نهم برخوردار است؟ پاسخ موقّت در فصل دوّم به این صورت بررسی خواهد شد که نظریه سازه انگاری از کارامدی بیشتری جهت تبیین و تحلیل سیاست خارجی دولت نهم برخوردار است. دوّمین سؤال فرعی آن است که نقش ملّی در سیاست خارجی دولت نهم چه تفاوتی با نقش های ملّی در دولت های گذشته داشته است. در پاسخ استدلال می شود که نقش ملّی در سیاست خارجی دولت نهم «دولت عدالتخواه» بوده است در حالیکه نقش ملّی در سیاست خارجی دولت های بازرگان، رجایی، موسوی، هاشمی رفسنجانی و خاتمی به ترتیب «دولت غیر متعهّد»، «استکبار ستیز»، «استکبار ستیز»، «دولت توسعه یافته اقتصادی» و «دولت توسعه یافته سیاسی» بوده است.
این پژوهش در هفت فصل و یک نتیجه گیری تنظیم شده است. فصل نخست، به کلیات تحقیق می پردازد. در فصل دوّم، به منظور فراهم آوردن مقدّمات و چارچوب نظری لازم، نظریه سازه انگاری تشریح می گردد. بدین منظور به دیدگاه های سازه انگاران در خصوص اهمیت ساختارهای معنایی در تحلیل سیاست بین الملل، مسئله ساختار – کارگزار، رابطه هویت ها و منافع و نهایتاً انسان شناسی و منطق «تناسب» مورد تأکید آنها پرداخته می شود.
در فصل سوّم، منابع هویت ساز در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار می گیرد. پنج منبع «تاریخ ایران»، «دین اسلام»، «گفتمان انقلاب اسلامی»، «جهان سوم گرایی» و «ژئوپلتیک ایران» مطرح و هنجارهای «عدالت طلبی» در آنها مورد کنکاش قرار گرفته اند. این فصل به این جمع بندی می رسد که «عدالت طلبی» در تمام منابع هویت ساز فوق ریشه داشته و به طور متقابل بر آنها تأثیر نهاده است؛ بنابراین عدالت طلبی یکی از هنجارهای بسیار قدرتمند و تعیین کننده در هویت ملی ایرانیان است.
در فصل چهارم، ابتدا به فرایند هویت یابی دولت های پس از انقلاب پرداخته می شود. سپس سخنان رهبر معظم انقلاب، رئیس جمهور و وزیر امور خارجه مورد تحلیل محتوای کیفی و کمّی قرار می گیرد. نتیجه تحلیل محتوا آن است که در دولت نهم، «نقش ملّی» جمهوری اسلامی در سیاست خارجی «دولت عدالتخواه» یا «عدالت طلبی» بوده است. این فصل با بررسی نحوه تعریف، اولویت بندی و تعیین گستره تأمین منافع ملّی، توسط نقش ملّی عدالت طلبی پایان می یابد.
در دیگر فصول، مصادیق رفتاری دولت نهم در سیاست خارجی مورد مداقّه قرار می گیرد؛ در فصل پنجم، ابتدا به پیشینه تحوّلات هسته ای پرداخته می شود. سپس دیپلماسی هسته ای دولت احمدی نژاد با توجه به نقش ملّی عدالت طلبی تبیین می گردد. نهایتاً نیز به مهمترین تحولات هسته ای در دولت نهم اشاره می شود. فصل ششم به رویکرد منحصر به فرد دولت نهم در قبال رژیم صهیونیستی، در مقایسه با دیگر دولت های پس از انقلاب می پردازد. علل طرح مسئله هولوکاست و سیاست خارجی دولت احمدی نژاد در قبال جنگ 22 روزه غزه و همچنین جنگ 33 روزه لبنان، در این فصل تبیین می شود. فصل پایانی به علل بازنگری دولت احمدی نژاد در اولویت های جغرافیایی سیاست خارجی و رویگردانی از غرب و گرایش به دیگر مناطق نظیر آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا می پردازد. توسعه روابط با مناطق مزبور، در قالبهای دوجانبه و چندجانبه پیگیری شده است که به اختصار مورد بررسی قرار می گیرند. نهایتاً در نتیجه گیری این پژوهش، میزان موفقیت نظریه سازه انگاری در تحلیل سیاست خارجی دولت نهم، بر اساس مطالعه موردی رفتارهای آن مورد ارزیابی قرار می گیرد.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما