براهین جهان شناختی ریشه درآثار افلاطون و ارسطو دارد و قرن ها پیش به وسیله فارابی و ابن سینا تحت عنوان براهین« اماکن و وجوب» (برهان صدیقین)، «علت و معلول»، «حدوث» «حرکت» بحث شده است و توماس آکویناس در فلسفه ی غرب برای اثبات خدا آن را تبیین نموده است، ولی نگارنده هنوز به اثری بر نخورده است که دیدگاه ابن سینا ـ را به عنوان نظریه پرداز شاخص در فلسفه دین و اندیشه مسیحیت ـ به شیوه تطبیقی بحث کرده باشد. علاوه بر آن اندیشه ی ابن سینا جنبه جهانی دارد و دیدگاههای او در میان اندیشمندان فلسفه ی دین، همچنان تازه و زنده است افکار و شخصیت آکویناس نیز مورد اهتمام متکلمان واندیشمندان فلسفه دین در مغرب زمین است و اندیشه های او مورد توجه و نقد افرادی چون هیوم و کانت واقع شده است و در میان مسلمانان نیز نام آشنایی دارند. این ویژگی ها اهمیت موضوع اثر را دو چندان می کند و کشف دیدگاه های یکسان و متفاوت این دو فیلسوف و نشان دادن پیروی آکویناس از ابن سینا و اثبات اصالت آرای فلسفی ابن سینا، از نوآوری های این پژوهش تلقی گردد. ساختار این پژوهش در چهار فصل و یک خاتمه تنظیم شده است: فصل اول، کلیات فصل دوم: «براهین جهان شناختی» از دیدگاه ابن سینا فصل سوم: «براهین جهان شناختی »از دیدگاه آکویناس فصل چهارم: بررسی تطبیقی «براهین جهان شناختی» ابن سینا و آکویناس. مباحث با جمع بندی و نتیجه گیری در خاتمه پایان یافته است