loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

مالکیت، عدالت و رشد در تحول اندیشه اقتصادی

ناشر دانشگاه امام صادق (ع)

نویسنده محمدجواد نوراحمدی

سال نشر : 1392

تعداد صفحات : 480

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 36457 10003022
239,500 215,600 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

این اثر از شش فصل تشکیل شده است. تأکید و هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تحولات مالکیت با توجه به تمامی ابعاد آن در نظریه پردازی های اقتصادی از طریق مطالعه نظام های اقتصادی و ساختار مالکیت آنها از منظر پیامدهای آن بر رشد و عدالت اقتصادی می باشد. علل تحول نظام های اقتصادی و ساختار مالکیت آنها نیز تا حدی مورد اشاره قرار گرفته گرچه دغدغه اصلی این پژوهش نبوده است.

با توجه به این که تاریخ تحول اندیشه های مغرب زمین متاثر از مسیحیت بوده است، هدف دیگر پژوهش این بوده که ضمن بررسی تاثیر تحولات تاریخی دین مسیحیت بر تحولات نظری مفهوم مالکیت از یکسو و با توجه به نتایج به دست آمده از بررسی تحولات مفهوم مالکیت در نظریات متفکران اقتصادی و مقایسه ابعاد نظری و عملی مالکیت در نظام سرمایه داری معاصر با عدالت در اقتصاد اسلامی از سوی دیگر، نشان دهد که مالکیت در اقتصاد اسلامی می تواند ساختار مطلوب مالکیت را که هم تامین کننده رشد اقتصادی و هم تضمین کننده توزیع عادلانه درآمد و ثروت (عدالت اقتصادی) است ارائه نماید. البته این مهم تنها در پرتو اجرای نظام اقتصادی اسلام و در فضای معنویت اسلامی و به عبارت صحیح تر، اجرای تعالیم اسلام در عرصه های زندگی فردی و اجتماعی در بستر زمان معطوف به معاد قابل حصول است. همچنین سعی کردیم نشان دهیم که ساختار عملی و نظری مالکیت در نظام سرمایه داری معاصر با عدالت در اقتصاد اسلامی اساساً ناسازگار است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، دیدگاه ها و نظرات متفکران بزرگ در مغرب زمین و نیز تعدادی از اندیشمندان مسلمان قرون متقدم و متاخر مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین نقد ساختار مالکیت سرمایه داری در نظر و عمل، عمدتاً بر اساس نظرات شهید صدر در مورد مالکیت، عدالت و رشد اقتصادی صورت گرفته است.

سئوالات اصلی که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته به شرح زیر است: علت تحول مفاهیم مالکیت و عدالت در تاریخ اندیشه اقتصادی چه بوده است؟ چه نسبتی بین تحول مفاهیم مالکیت و عدالت در تاریخ اندیشه اقتصادی وجود داشته است؟ تحولات تاریخی دین مسیحیت چگونه موجب تحول مفهوم مالکیت در اندیشه اقتصادی شده است؟ آیا نظام مالکیت در سرمایه داری معاصر با موازین عدالت در اقتصاد اسلامی سازگار است؟ ساختار مالکیتی که موجب برقراری رشد اقتصادی عادلانه می شود چه ویژگی هایی دارد؟

در پاسخ به سؤالات فوق، فرضیه های زیر مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است:
1. مفهوم مطلوب مالکیت در اندیشه متفکران بزرگ، در واکنش به شرایط موجود اقتصادی در عصرشان و ملهم از رشد و توسعه دیدگاه های فلسفی، به منظور رفع موانع رشد اقتصادی و برقراری عدالت در توزیع درآمد و ثروت تغییر یافته است.
2. ویژگی ها و پیامدهای نظام مالکیت در ساختار سرمایه داری معاصر با موازین عدالت در اقتصاد اسلامی ناسازگار است.

*در فصل اول به بررسی اندیشه متفکران از دوران باستان تا پایان قرون وسطی پرداخته شده است. دغدغه اصلی اندیشمندان در این دوره عدالت است. وجه اشتراک دیدگاه ها در این دوره از تاریخ، تاکید بر ساختار مالکیت خصوصی محدود است. عوامل تاثیرگذار بر دیدگاه متفکران در این مرحله از تاریخ، تحولات در الهیات مسیحی، یهودی، فلسفه یونانی و حقوق رومی در کنار تغییرات در عینیت اقتصادی و سیاسی بوده است. در تعالیم انبیای بنی اسراییل بر حفظ و ادای حقوق مالکیت تاکید شده است ولی در اندیشه فلاسفه یونانی و متفکران مسیحی تأکید اصلی بر حفظ حقوق مالکیت بوده و ادای حقوق مالکیت و تلاش برای کاهش نابرابری ها به انگیزه های اخلاقی واگذار شده است یا این که نابرابری ها طبیعی تلقی شده است. ساختار مالکیت مبتنی بر عدالت در این دوره با رشد اقتصادی هماهنگی داشته ولی در اواخر این دوره به علت بروز مفاسد سیاسی، اقتصادی و دینی در کلیسای کاتولیک، این ساختار به عنوان مانعی در مقابل رشد اقتصادی تبدیل گردید.

*در فصل دوم به بررسی علل تغییر دغدغه اندیشمندان از عدالت به رشد اقتصادی پس از رنسانس تا قرن هجدهم پرداخته شده است. وجه اشتراک دیدگاه ها در این دوره، تاکید بر ساختار مالکیت خصوصی مطلق جهت بستر سازی برای رشد اقتصادی است. عوامل تأثیرگذار بر تحولات مالکیت در این مقطع، پیدایش نهضت اصلاح دینی، جایگزینی فئودالیسم توسط سرمایه داری تجاری و شکل گیری انقلاب علمی است که خود آنها متأثر از تحولات واقع شده در عینیت(انقلاب های دریانوردی و تجاری) و نیز تحولات فلسفی و دینی بوده است. با دور شدن از اندیشه های دینی و اخلاقی، عدالت به حفظ حقوق مالکیت محدود شده که البته با رشد اقتصادی مورد نظر متفکران این دوره سازگار است.

*در فصل سوم دیدگاههای متفکران در مکاتب فیزیوکراسی و کلاسیک مورد بررسی قرار گرفته است. در این دوره نیز همچنان بر ساختار مالکیت خصوصی مطلق و حفظ حقوق مالکیت جهت بستر سازی برای رشد اقتصادی تاکید می شود. تحولات فلسفی، الهیات طبیعی و پیامدهای انقلاب های علمی و صنعتی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر نظریات متفکران این دوره بوده است. در انتهای این فصل زمینه تغییر دیدگاه کلاسیک ها درباره مالکیت، عدالت و رشد مورد بررسی قرار گرفته است.

*در فصل چهارم علل تاکید متفکران سوسیالیست قرن نوزدهم بر عدالت توزیعی به جای رشد اقتصادی تحلیل شده است. تحولات واقع شده در عینیت اقتصادی متاثر از ظهور پیامدهای انقلاب صنعتی در کنار تحولات فلسفی و سیاسی باعث می شود که این متفکران، ساختار مالکیت موجود در این دوره را مانع تحقق عدالت دانسته و تغییر آن را ضروری شمارند. تاکید آنها بر عدالت توزیعی است و ساختار مالکیت خصوصی مطلق را نقد کرده و خواستار جایگزینی آن با یکی از موارد زیر می شوند: ساختار مالکیت خصوصی محدود، ساختار مالکیت تعاونی یا اجتماعی، الغای مالکیت خصوصی. تفریط این متفکران نسبت به مالکیت خصوصی در مقابل افراط متفکران کلاسیک، در کنار زیربنای مادی و غیر دینی غلب اندیشه های سوسیالیستی، عکس العمل های فراوانی را به همراه داشت.

*در فصل پنجم به بررسی واکنش متفکران مختلف به نظریات سوسیالیست ها درباره ساختار مالکیت، عدالت و رشد از اواخر قرن نوزدهم تا عصر حاضر پرداخته شده است. برخی از متفکران در این دوره بر ساختار مالکیت خصوصی محدود بر اساس عدالت توزیعی در کنار عدالت مبادله ای و تولیدی قائل هستند. گروهی دیگر ساختار مالکیت خصوصی مطلق و حفاظت از آن را پذیرفته و عدالت توزیعی و هرگونه محدودیت نسبت به مالکیت خصوصی را رد کرده و غیر عادلانه و مخالف رشد تلقی می کنند. عوامل مؤثر بر تحولات ساختار نظری مالکیت در این دوره علاوه بر واکنش نشان دادن به سوسیالیسم، تحولات واقع شده در فلسفه سیاسی و نظریه اقتصادی می باشد. در این دوره همچنین شاهد احیای اندیشه های دینی در تفکرات اقتصادی و اجتماعی هستیم که تحت عناوینی چون اقتصاد اسلامی، اقتصاد مسیحی و اقتصاد یهودی مطرح شده است.

*در فصل ششم به بررسی ساختار مالکیت در اندیشه اقتصاد اسلامی معاصر پرداخته شده است. وجه اشتراک دیدگاه متفکران مسلمان، اعتقاد به ساختار حقوق مالکیت خصوصی محدود و عدالت توزیعی همراه با عدالت تولیدی می باشد. مهم ترین عامل تاثیرگذار بر طرح این نظریات، واکنش به نظام های اقتصادی مادی سرمایه داری و سوسیالیسم و طرح نظام اقتصادی اسلام جهت سازماندهی کشورهای اسلامی بوده است. در این فصل ضمن نقد ساختار مالکیت سرمایه داری بر مبنای نظریه عدالت شهید صدر، تاکید می کنیم که دین به طور کلی و اسلام به طور خاص با تعریف صحیح و کاملی که از عدالت مطرح می کند ساختار مالکیتی را پیشنهاد می دهد که رشد عادلانه را به دنبال دارد. همچنین مبنای اصلی در تعریف عدالت و ساختار مالکیت در اندیشه دینی، تعالیم الهی است که از طریق وحی بر پیامبران نازل شده است.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما