نظم و امنیت لازمه وجود و شرط قوام هر اجتماعی است که در چارچوب نظام حقوقی و سیاسی حاکم، تضمین و تأمین می شود.
نگارنده در این پژوهش تلاش دارد تا ضمن بررسی تحول نقش حقوق بشر و حاکمیت ملی در روابط بین الملل، به مطالعه شرایط وقوع مداخلات بشردوستانه و تأثیر آن بر اصل عدم مداخله، نقش سازمان ملل متحد در انجام مداخلات بشردوستانه و تحول آن در قالب دکترین مسئولیت حمایت در قرن بیست و یکم بپردازد.
کتاب حاضر ، از یک مقدمه، 5 فصل و درنهایت نتیجه گیری تشکیل شده است. عناوین فصل های پنج گانه کتابف به شرح زیر است:
فصل اول:بررسی نظری مفهوم حقوق بشر و جایگاه آن در روابط بین الملل
فصل دوم: اعتبار حقوقی مداخلات بشردوستانه و جایگاه آن در حقوق بشر
فصل سوم: مداخلات بشردوستانه و تحدید حاکمیت ملی
فصل چهارم: نقش و جایگاه سازمان ملل متحد در اجرای مداخلات بشردوستانه
فصل پنجم: دکترین مسئولیت حمایت و تحول مفهوم عدم مداخله در حقوق بین الملل