یعقوب بن اسحاق کندی که یکی از نخستین فیلسوفان جهان اسلام به شمار می رود، در پاسخ به کسانی که عقل و وحی را ناسازگار با یکدیگر می پنداشتند ، بر این نکته تأکید می ورزد که آنچه رسول اکرم از جانب خدا آورده است، با معیارهای عقلی نیز تأیید می شود. صدرانتألهین شیرازی نیز بر فلسفه ای که با شریعت هماهنگ نباشد، خط بطلان می کشد. از سوی دیگر کم نبوده اند کسانی که بر فلسفه تاخته و فیلسوفان را به انحراف در عقیده متهم ساخته اند. نمونه ای زیبا از این حملات را میتوان در اشعاری نغز از خاقانی مشاهده نمود. به هر حال، ابن رشد یکی از پر آوازه ترین کسانی است که در این وادی قدم گذاشته و آثاری مستقل در دفاع از فلسفه و چگونگی پیوند آن با شریعت نگاشته است. همچنین به وی و پیروانش نظریه ای را نسبت داده اند، که بر اساس آن ، در کنار حقیقتی دینی میتوان از حقیقتی فلسفی نیز سخن گفت. در واقع در سال های 1270 و 1277 میلادی، برخی از مقامات کلیسایی دیدگاهی را به ابن رشدیان نسبت داده اند که امروزه آن را با عنوان «نظریه حقیقت دوگانه» می شناسند. تفسیر کلیسایی این نظریه چنین است: می توان هم زمان دو حقیقت متناقض (یکی دینی و دگیری فلسفی) را پذیرفت. تأثیر اندیشه های منسوب به ابن رشد بر برخی از اندیشه های دوران مدرن مانند راسیونالیسم و سکولاریسم انکارپذیر نیست. نوشتار حاضر در پی بررسی این نطریه است.
کتاب حاضر از 5 فصل به شرح تشکیل شده است: فصل اول: کلیات فصل دوم: مقصود از دوگانگی حقیقت فصل سوم: نظریه حقیقت دوگانه در آثار ابن رشد فصل چهارم: دوگانگی حقیقت از دیدگاه ابن رشدیان فصل پنجم: پیامد های نظریه حقیقت دوگانه
در ضمن، در پیوست کتاب ، متن کامل اعلامیه 1277 نیز آمده است.