علم بدیهی، اقسام آن، چالشهای پیش روی صدق و نقش آن در «معرفتشناسی» ، موضوع این اثر میباشد.
نویسنده در ابتدا پس از آنکه علم را تحلیل نموده و نظریات گوناگون پیرامون اقسام آنرا تشریح مینماید به واژه شناسی بدیهی پرداخته و تعابیر گوناگون فلاسفه مسلمان و معرفت شناسان غربی را از آن بیان مینماید.
وی در فصل سوم به چیستی بدیهی پرداخته و تعاریف گوناگونی را از آن بیان می نماید.
فصل بعدی انواع بدیهی و اقوالی که تحقق برخی از اقسام آن را به چالش کشیده مورد ارزیابی قرار میدهد.
نویسنده با این اعتقاد که سر «بداهت بدیهی» در تصور و تصدق با یکدیگر متفاوت است، پس از تشریح علت این تفاوت، به بیان هر یک به صورت جداگانه پرداخته و در دو فصل پس از اثبات علم بدیهی، چالش های پیش روی صدق آن را مورد بررسی قرار داده است.
وی در ادامه پس از تبین مبادی گوناگون تصوری و تصدیقی معرفت، به جایگاه بدیهی در مکتب مبناگرایی پرداخته و سایر مکاتب موجود در باب توجیه «امکان معرفت» را با مکتب مذکور مقایسه می نماید.
در آخرین فصل نیز، نقش بدیهی در توجیه برهانی معرفت سامان داده شده است. سپس در خاتمه، جمع بندی و نتیجه گیری مباحث آمده است.
عناوین فصول دهگانه کتب عبارتند از:
فصل اول: تحلیل علم و شناخت اقسام آن
فصل دوم: واژه شناسی بدیهی و نظری
فصل سوم: چیستی بدیهی
فصل چهارم: اقسام بدیهی و چالش تحقق
فصل پنجم: بدیهی و سر بداهت
فصل ششم: اثبات علم بدیهی
فصل هفتم: بدیهی و چالش صدق
فصل هشتم: مبادی معرفت و گونه های بدیهی
فصل نهم: بدیهی و مبناگرایی
فصل دهم: نقش بدیهی در توجیه معرفتی