بی شک اگر پائولو کوئلیو به جای گریز از مسئله شناخت معقول جهان و انسان و خدا، در پی راهی برای پاسخ منطقی به آن بود یا دست کم پاسخ های ادیان الهی را به این مهم ترین پرسش ها بررسی می کرد، به نتایج بهتری می رسید. بسیاری از نتیجه گیری های او به علت ضعف در معرفت شناسی و خداشناسی و برداشت نادرست از انسان و جایگاه او و استعدادهایش است. به نظر می رسد همه این ها ناشی از اصرار کوئلیو بر ضرورت نداشتن شناخت و خردورزی است. در معنویت راستین میتوان هم ایمان عاقلانه داشت و هم لذت ایمان را در دل چشید. نخست باید عاقلانه راه را شناخت و سپس عاشقانه آن را پیمود.
این پژوهش در خصوص عرفان های نوظهور است که ارائه مبانی نظری مکتب پائولو کوئلیو برای فهم بهتر گفته های او و نقد، هدف اصلی نگارنده است. اصول معرفت شناسی، اصول انسان شناسی، اصول دین شناسی، اصول نظری طریقت پائولو کوئلیو و راه های رسیدن به معنویت بخش هایی از این کتاب است.