پژوهش حاضر شامل شش فصل است. فصل اول «کلیات، مفهوم ها و تمهیدات نظری»، فصل دوم «ماهیت، سطوح و مؤلفه های قدرت سیاسی در قرآن کریم» و فصل سوم «گونه شناسی قدرت سیاسی، خواستگاه، مبانی و شاخصه ها» نام دارد. فصل چهارم کتاب حاضر «هدف ها و کارکردهای قدرت»، فصل پنجم «آسیب شناسی قدرت سیاسی از منظر قرآن کریم» و فصل ششم «ساز و کارهای مهار قدرت سیاسی» نام دارد.
در بخشی از مقدمه نویسنده کتاب درباره اهمیت و ضرورت قدرت سیاسی از منظر قرآن کریم می خوانیم:
«جامعه و قدرت کنار هم و با هم معنا می یابند. آدمی از زمانی که وارد جامعه می شود با قدرت، ظرفیت ها و محدودیت های آن روبه رو می شود. قدرت به ویژه ساحت سیاسی آن، همواره از کهن ترین مفهوم ها در بررسی های اجتماعی ـ سیاسی بوده و در علم سیاست، فلسفه سیاسی و علوم اجتماعی،محوریترین مفهوم و محل کشمکش ها و پژوهش های سیاسی بسیار بوده است و فهم آن به فهم مسائل و دشواره های سیاسی یاری می رساند. این پدیده اغلب هنگام بحث اقتدار، عدالت، آزادی، مشروعیت، حاکمیت و مانند آن حضور جدی داشته و دارد و زمانی جدی تر می شود که آیین و مسلک انتقادی، کلیت ساختار و نظام ارزشی حاکم را زیر سؤال برد و در ایستارهای مسلط تردید کند. در این هنگام یکی از آغازین پرسش ها، پرسش از قدرت، منشا آن، چگونگی اعمال و معیار مشروعیت آن است. آن گونه که در تحول بنیادین دوران مدرنیته، زیر سوال رفتن بسیاری ارزش های سنت از منشأ قدرت سیاسی و مشروعیت آن آغاز شد.»
معنا و مفهوم های گوناگونی در خانواده «قدرت» مانند توانمندی، توانایی، زور، نیرو، نفوذ، سلطه، قهر، غلبه، اجبار و مهار وجود دارد، اما بازمعنای روشنی از آن نمی توان به دست داد. قدرت دانشْ واژه پرابهام و چندپهلویی است و اجماع روشن درباره چیستی و ماهیت آن وجود ندارد، اما نمی توان شک کرد محصول اراده و اختیار آدمی است؛ عنصری است که در روابط اجتماعی انسان ها در گستره تاریخ، همواره نقش تأثیر گذاری بازی کرده و براساس آن مکتب ها و مسلک های فکری گوناگونی شکل گرفته است. قرآن کریم اولین منبع اندیشه سیاسی اسلام است و قدرت یکی از عنصرهای بنیادین دانش سیاست است. انسان موجود اجتماعی است و با حضور در اجتماع با قدرت و مظاهر آن روبه رو می شود. با توجه به بنیادین بودن این مفهوم و نوع رابطه آن با حیات سیاسی انسان، فهم چیستی و ماهیت آن از دیدگاه قرآن کریم می تواند راهگشای مسائل بسیاری در حوزه اندیشه سیاسی اسلام باشد که از اهمیت بالای بحث و رویکرد مورد نظر حکایت می کند.»
به اعتقاد نویسنده، در بایستگی انجام این تحقیق همین امر بس که ما برای رسیدن به فهم سنجیده و دقیق اندیشه سیاسی اسلام، باید به قرآن کریم بازگردیم و در فهم و بازخوانی مفهوم های بنیادین سیاست ژرف کاوی کنیم. از دیگر سو، چاره ای نیست جز آنکه از نگرش های مشهور، مسلط، گاه سطحی اندیشانه و بررسی ها و مطالعه بر پاپه منابع دست دوم گذر کنیم و به شایسته ترین، اولین و برترین منبع یعنی قرآن برسیم. آنگاه شاید بتوانیم گام های آغازین را برای تصویر سامانه مطلوب اجتماعی از دیدگاه دین برداریم.