هفت اورنگ یکی از آثار منظوم جامی است که از هفت بخش تشکیل شده است: مثنوی سلسلةالذهب در مسایل دینی و اخلاقی همراه با قصص گوناگون که به نام سلطان حسین بایقرا سروده شده است. سلامان و ابسال که داستانی است عاشقانه و عرفانی از منابع یونانی و پیش از جامی، سیناپور و دیگران آن را تصنیف کرده اند. تحفةالاحرار مثنوی عرفانی و دینی است به نام خواجه ناصرالدین نقشبندی. سبحةالابرار نیز در تصوف و مسایل اخلاقی همراه با تمثیلات بسیار است. یوسف و زلیخا که بهترین مثنوی های جامی و به نام سلطان حسین است. لیلی و مجنون که روایتی از داستان لیلی و مجنون است. خردنامه اسکندری در حکمت و مسایل فلسفی.
هر هفت منظومهٔ یادشده، در قالب مثنوی سروده شده اند، قالبی مناسب روایت داستان های حماسی، تاریخی، عاشقانه و اندرزگونه. سه منظومه از این میان، عاشقانه های تمثیلی است، مشتمل بر یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون و سلامان و آبسال. مثنوی های سلسلةالذهب، سبحةالابرار و تحفةالاحرار راوی داستان هایی آموزنده اند، و اسکندرنامه یا خردنامهٔ اسکندری منظومه ای ست حماسی و آموزنده.
تاریخ سرایش اثر به یقین مشخص نیست (۸۷۳ ه. ق. روایت شده)، همچنین روشن نیست که این منظومه به دستور سلطان حسین بایقرا سروده شده باشد. آنچه روشن است، این که جامی در شیوهٔ سرایش این اثر، از شعرای پیشین و به طور مشخص از نظامی گنجوی تاثیر پذیرفته است. مضمون هفت اورنگ از اندیشه های صوفیه، علی الخصوص فرقهٔ نقشبندیه متاثر است، که جامی در جوانی پیرو آن بود. چه اینکه در ۸۶۱ هجری قمری، مرشد نقشبندیه در هرات بود. زبان جامی در این اثر، چون دیگر ادیبان صوفی مسلک، سرشار از استعاره و نماد عارفانه است. با این فرض که انتقال و درک مفاهیم عرفانی، فلسفی و اخلاقی به مخاطب ساده نیست، حکایت ها در قالبی تمثیلی، و از زبان شخصیت های انسانی و حیوانی روایت شده است.
که در این کتاب به کوشش میرشکاک خلاصه ای از هفت اورنگ آورده شده است.