این مجموعه شامل اشعاری در قالب غزل، مثنوی، آزاد، و رباعی است که با عناوینی نظیر وادی عشق، معراج روح، انتظار، راز دل، جام چشمان، ایران، ماه، و سراب سروده شده است.محمود شاهرخی «جذبه» در آبان ماه سال 1306 شمسی در شهر بم به دنیا آمد. وی اولین شعر خود را در پیش از پانزده سالگی و در منقبت مولای متقیان امیرالمؤمنین (ع) سرود. از همان ابتدای نوجوانی به سروده های عارف بزرگ عطار نیشابوری علاقۀ بسیار داشت و با خواندن آثار شیخ نیشابور به وجد می آمد.
با شروع و وقوع انقلاب اسلامی، محمود شاهرخی نیز با شعر و کلام خود به روشنگری و تبیین حقایق دینی و منافع ملی می پردازد. او در همۀ سال های دفاع مقدس در جبهه ها و مراسم گوناگونی که برای همراهی با رزمندگان برپا می شده، حضور یافته و شعرش صدای رسای مظلومیت مردم و کشورش بود. در سال های پایانی عمرش به خلوت خود پناه می برد و کمتر در مجامع عمومی حاضر می شد و سرانجام نیز در آبان ماه سال 1388 شمسی پس از عمری تلاش فرهنگی و زندگی پارسایانه و سلوک عارفانه به سرای باقی شتافت و در مقبره بزرگان فرهنگ به خاک سپرده می شود.
محمود شاهرخی را می توان در زمرۀ شاعرانی برشمرد که به سنت شعر عرفانی و اخلاقی کاملاً پایبند بوده است. افزون بر دانش نظری که او در این حوزه دارد، منش و رفتار و شخصیتش نیز متأثر از همان آموزه های معنوی و معرفتی است. به تغزل و عاشقانه های توأم به شیدایی و شوریدگی گرایشی ندارد و به جای آن عرفان، اخلاق و زهد خالی از ریا اولین و بارزترین مشخصۀ مفهومی آثار اوست. با مرور شعرهای وی درمی یابیم شاعر در حیات خود به سبب همین منش پارساوار و معرفتی به آرامش و طمأنینه رسیده است. شعر وی مانند زندگی اش کم حادثه است، اما عمق و ژرفایی دارد که مخاطب را با خود همراه می کند. قصاید محمود شاهرخی از ارزشمندترین مدایح دینی و مناقب شیعی در روزگار ما است. بی هیچ تردیدی برانگیختگی خالصانه و ارادت خاضعانه شاعر نسبت به اولیای دین و ائمه معصومین، اساس و مبنای اصلی و اصیل این گونه قصیده ها است.
گزیده کتاب
با قطعاتی هم چون: در دلم پرتوی از عشق بتابید سحر/ اشک باران بهاری شد و باری سحر/ دیده در ساحل رحمت به تمنا بنشست/ گهری از صدف چشم درخشید سحر/