پروانه در مشت: گزیده شعر علی اشتری
صد سال شعر فارسی 16
5 (1)
سال نشر : 1390
تعداد صفحات : 99
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 38346
10003022
احتمال تاخیر در تهیه
معرفی کتاب
مقدمه ، غزل ها ، مثنوی ها ، رباعی ها ، قالب های دیگر و همچنین قالب های دیگر و واژه نامه ، عناوین اصلی کتاب حاضر را تشکیل می دهد . نویسندگان کتاب حاضر در ابتدای مقدمه خود بیان می کنند که شادروان علی اشتری ( فرهاد ) یکی از زود سفرکردگانی است که در عرصه غزل فارسی سده اخیر جایگاه و منزلتی شایسته دارد و مصاحبان و یاران و همگنانش از استعداد و توانایی چشمگیر او بارها و بسیارها یاد کرده اند . علی اشتری ( فرهاد ) به سال 1301 شمسی در خاندانی اهل فرهنگ و ادب و هنر بدنیا آمد .پدرش احمدخان اشتری ( یکتا ) شاعر و نقاش بود و صاحب مناصب مهم دولتی ؛ علی اشتری در نزد پدر برخی از فنون ادب را آموخت و تحصیلات خود را در مدرسه « شرف » که از مراکز صاحب نام آموزش محسوب می شد به پایان رساند . او از نوجوانی به سرودن پرداخت و تخلص فرهاد را برای خود برگزید . روحیه ای حساس داشت و شعرش نیز آیینه همین شوریدگی و شیدایی است . اولین مجموعه شعری اش در سال 1324 شمسی به نام « ستاره سحری » در تهران منتشر شد و با موسیقی دانان و شاعران دوستی و مصاحبت داشت . دوبار ازدواج کرد و هر دوبار زندگی مشترکش به شکست انجامید . علی اشتری سرانجام در یازده دیماه سال 1340 شمسی پیش از چهل سالگی چشم از دنیا فرو بست . با همت دوستانش بیژن ترقی و بهادر یگانه ، انتشارات خیام مجموعه اشعارش را در سال 1344 منتشر کرد .
ساعد باقری و سهیل محمودی در ادامه مقدمه یادآور می شوند که حیرت ، افسوس از گذر عمر ، بی تعلقی نسبت به مال و منال ، طعنه و طنز نسبت به اهل ظاهر ، شرح و وصف غم های همیشگی آدمی ، در شعر علی اشتری ( فرهاد ) گاه لحظه های پر اوج و عروجی را پدید آورده است . علی اشتری( فرهاد ) با وجود دیوان کم حجم خود شاعری است که توانسته در مسیر حرکت کند ، پیچ و خم های جاده شعر را بشناسد ، و در عین جوانی به ظرایف سخنوری و معماری کلام در زبان فارسی آشنا شود و آنچه ویژگی اصلی شعر اوست ، شور و حال و حس و عاطفه پررنگ روح شاعری جوان است که در کلماتش جریان یافته است .
در غزل « ناله شبگیر » علی اشتری ( فرهاد ) می سراید :
دلخسته چو من در همه آفاق ، کسی نیست
پربسته تر از مرغ دلم در قفسی نیست
غم ، ناله ز تنگی دلم دارد و گویم
با هم نفسی ساز ، که عیسی نفسی نیست
جز باده ، که درمان دل غم زدگان است
فریادرس این دل غم دیده کسی نیست
با قافله عمر ، روانیم و در این راه
جز ناله شبگیر ، صدای جرسی نیست
ای قافله سالار اجل ، مهلتی امشب !
کز عمر دمی مانده و تا صبح بسی نیست
دلخسته چو من در همه آفاق ، کسی نیست
پربسته تر از مرغ دلم در قفسی نیست
غم ، ناله ز تنگی دلم دارد و گویم
با هم نفسی ساز ، که عیسی نفسی نیست
جز باده ، که درمان دل غم زدگان است
فریادرس این دل غم دیده کسی نیست
با قافله عمر ، روانیم و در این راه
جز ناله شبگیر ، صدای جرسی نیست
ای قافله سالار اجل ، مهلتی امشب !
کز عمر دمی مانده و تا صبح بسی نیست
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1390
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1390
-
شمارگان3000
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات99
-
ناشر
-
نویسنده
-
گردآورنده کتاب
-
وزن181
-
تاریخ ثبت اطلاعاتجمعه 11 دی 1394
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتپنجشنبه 1 خرداد 1399
-
شناسه38346
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط