رابطه دین و علوم طبیعی هرچند از دیرباز مورد توجه محافل علمی و دین پژوهی بوده است اما طرح این موضوع به شکل امروزین آن، خصوصاً در حوزه تفکر غرب به چند سده اخیر برمی گردد و آن هم به لحاظ تنش هایی بوده که پس از قرون میانه و با ورود رنسانس علمی و عصر روشنگری بین علم و دین بروز پیدا کرده و منشأ رویکردهای مختلفی در نوع رابطه این دو مقوله شده است. گروهی با ظهور کشفیات علمی معارض با آموزه های دینی متون مقدس، هرگونه صلح و آشتی بین این دو موضوع را نفی کرده و آن ها را دائما معارض خواندند. برخی قائل به تمایز و دیگرانی به تداخل و خلاصه نحله های دیگری رویکرد تعامل را پذیرفتند. نوشتار حاضر بر آن است که با بررسی برهانی رویکردهای یاد شده، دیدگاه تعامل و هماهنگی دین و علوم طبیعی را به اثبات رسانده و اسلام را به عنوان کامل ترین دین آسمانی، مدافع این دیدگاه بداند.