●دسته بندی: رمان و داستان کوتاه
●ناشر: امیرکبیر
●نویسنده: اسکات فیتس جرالد
●سال نشر: 1403
●تعداد صفحات: 254
چینین اعتراف می کند: « در این مرد چیزی فوق العاده وجود داشت؛ نمی دانم چه حساسیت شدیدی نسبت به وعده های زندگی در او بود که گویی به یکی از ماشینهای پیچیده ای شبیه می شد که زمین لرزه ها را از فاصله ده مایلی ثبت می کنند.» گتسبی، که جنگ 1917- 1918 را با درجه افسری به پایان بده است، به یک قاچاقچی ماهر مشروبات الکلی با شخصتی مرموز تبدیل می شود («دختر جوانی زیر لب می گوید : فکر می کنم مردی را کشته است...»)، و درخشش موفقیتش با یک بارگی سقوطش هماهنگ است.
گتسبی از همه اشراف نیویورک، که جز دلار به چیزی اهمیت نمی دهند، در ملک پرشکوهش در لانگ آیلند پذیرایی می کند. جشنهای خیره کننده ای را که این ماجراجوی افسانه ای برای میهمانانش برپا می دارد شرح می دهد؛ جشنهایی که بیشترشان «به شکلی چاره ناپذیر نابکارانه است». با این حال، گتسبی، در اوج سرنوشت، باز هم پسری است در درون اندوهگین و متأثر. خوشبختی گتسی به کوتاهی شهاب است، و او به دست تام بوکنن، میلیاردری متفرعن که گتسبی با همسر او، دیزی، رابطه داشت، کشته می شود و کسی در مرگ او نمی گرید. گتسبی بزرگ هجو گزنده ای است از خودخواهی بخشی از جامعه امریکایی که اساس آن منحصراً بر پایه پول است و ثروتمندان آن وظیفه جارو زدن را به دیگران محول می کنند.