این کتاب به اساسی ترین مسائل هستی شناسی و شناخت شناسی می پردازد و با طرح سقراط گونه مسائل به صورت پرسش و پاسخ می کوشد تا خواننده، خودش درگیر مسئله و موضوع شود. علاوه بر آن، نثر شیوا و قلم روان نویسنده بر ظرافت و زیبایی کتاب افزوده است. «ذهن جهان یا جهان و ذهن» در کنار مبحثی با عنوان «تصور و تصدیق یا فقط تصدیق» از مباحث مطروحه در اثر جدید دینانی است.
همان طور که در بخش ابتدایی این کتاب به آن تصریح شده، دو واژه «اندیشه» و «هستی» فراگیرترین کلمات شناخته می شوند و هیچ کلمه ای یافت نمی شود که از این دو کلمه فراگیر تر و گسترده تر باشد. «پرسش» اساس هستی یک فکر است و هستی در پرسش به ظهور می رسد. «پرسش از هستی» جایگاهی است که باید گفت آیا پرسش کننده، هستی دارد و از هستی می پرسد؟ در بخشی از این کتاب می خوانیم:
« گسترش هستی شبیه و همانند ندارد؛ چنان که گسترش آگاهی و علم نیز رقیب و هماورد نمی شناسد. اگر کسی بتواند برای علم و آگاهی رقیب و هماوردی در نظر بگیرد، باید آنچه رقیب و هماورد علم و آگاهی شناخته می شود، در حیطه آگاهی در آمده باشد. البته در آن صورت نه تنها رقیب و هماورد آگاهی نیست، بلکه در حیطه آگاهی قرار می گیرد و از اقسام آن به شمار می آید. بنابراین، آگاهی رقیب و هماورد ندارد»