سید مرتضی از متکلمان و فقیهان بنام شیعه در قرن پنجم است که در مکتب عقل گرای بغداد رشد و نمو یافته و با تکیه بر عقل در فقه و کلام توانسته است پایه های محکمی برای افکار و اندیشه های بنیادین شیعه بر محور «امامت» فراهم سازد.
سید مرتضی در سطح اندیشه های کلامی بر حقانیت «امامت» در مقابل «خلافت» در دوره غیبت استدلال های محکمی اقامه کرده است و در سطح فقهی نیز تلاش کرده است با پذیرش همکاری با سلطان جائر و تصدی اجرای شریعت از سوی فقیه در حاشیه های سلطه جائرانه دورة غیبت، در شکستن بن بست های عملی برای شیعیان، گام های اساسی بردارد.
جزئیات استدلال های وی در این دو عرصه، اهتمام پژوهش حاضر می باشد.