نظری اجمالی به گفتمان اندیشه دینی در چند دهه اخیر، از تأثیرگذاری روشنفکران دینی در این عرصه خبر می دهد. بی تردید نواندیشان دینی در دهه های اخیر به ویژه دوران پس از انقلاب در برانگیختن برخی مباحث فلسفی – دینی، سهم وافری داشته اند؛ مباحثی که غالباً بحث های موافق و مخالف دیگری را در پی داشت و گاه به چالش های جدی در صحنه اجتماعی و سیاسی نیز منجر می گشت.
با این توصیف، این نوشتار بر آن است که نسبت عقل و دین را که از بنیادی ترین مباحث فلسفه دین است، از منظر دو تن از شاخص ترین چهره های روشنفکری دینی ـ محمد مجتهد شبستری و عبدالکریم سروش ـ به بررسی و نقد بگذارد.
در این نوشتار ضمن بررسی اجمالی گفتمان اندیشه دینی در دهه های اخیر، به بیان تأثیر اندیشه های روشن فکران دینی در این زمینه پرداخته شده و چالش هایی که این افراد در زمینه های مختلف سیاسی و اجتماعی و اعتقادی در جامعه اسلامی ایجاد کرده اند، بررسی گردیده است.
نویسنده به نقد و بررسی دیدگاه های عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری در زمینه ایمان و عقلانیت، نقش عقل در تبیین و تکامل باورهای دینی، هرمنوتیک قرآن و سنت، عقل و توجیه باورهای دینی و تجزیه و تحلیل گزاره های دینی توسط عقل پرداخته و نحوه برداشت آنان در این عرصه را به چالش کشیده است.