فرض کنید دختر نوجوانی هستید دوازدهساله. پدرتان وقتی سهساله بودید از پیشتان رفته. مادرتان هم جز دردسر هیچ ندارد. خانه درست و حسابی هم ندارید و در یک کاروانهای سیار زندگی میکنید. تنها دلخوشیتان، ناپدری و دخترانش(یعنی خواهرهای ناتنی شما) است که او هم کمابیش گرفتار زندگی خودش است اما مثل دختر خودش دوستتان دارد. مادرتان حق قیمومیت قانونی شما را به خاطر بیتوجهیها و رفتارهای خودخواهانهاش از دست داده و رفته دنبال زندگی خودش و با یک خبر تکاندهنده برگشته است. شما را دادهاند دست بهزیستی تا خانوادهای پیدا شود و به فرزندخواندگی بپذیردتان. و اینها در حالی است که شما آرزوی دیگری در سر دارید، آرزوی یک زندگی معمولی.
نویسنده فقط برای این کتاب، هشت جایزه برنده شده که از میان آنها می توان به جایزهی انجمن کتابخانههای آمریکا، بهترین کتاب به انتخاب انجمن کتابفروشان آمریکا و جایزهی ادبی کنتیکت اشاره کرد. او پیشتر به خاطر کتاب تصویری «خانم برایدی یک بیل انتخاب کرد» برنده جایزه معتبر کلدکات شده بود. کانر در این کتاب، زندگی مردمان عادی را روایت کرده و دشواریهایی که هرکسی ممکن است روزی در زندگی با آنها روبهرو شود. اما شاید مهمترین پیام کتاب در یک واژه خلاصه شود: امید. اَدی در سیاهترین روزها هم قلبش از امید میدرخشد و همین امید است که تحمل دشواریها، دوریها، فقر و تنهایی را برایش ممکن میکند.
کتاب در انتظار یک زندگی طبیعی، رمان نوجوان است. این کتاب نوشته لسلی کانر است و با ترجمه فرح بهبهانی در انتشارات افق منتشر شده است.
گزیده کتاب
نها چیز بد در مورد خوش گذراندن، تمام شدن آن است. .
به گذشتن از پل ها و سرک کشیدن پشت دروازه ها ادامه بده کوکی کوچولو. این دنیا، خیلی خیلی بزرگ است. .
صبح ها مثل تنبلی که در مه گیر کرده، از خواب بیدار می شوم.