نفس به گفته آبیار روایتی است از پرسه ها و روزمرگی های دخترکی خیالباف با نام بهار در آستانه بلوغ و تلاش او برای کشف جهان هستی تا بتواند زندگی را با تمامی شیرینی و تلخی آن به سبک خودش تجربه کند.
زندگی شخصیت اصلی این رمان در دو بزنگاه مهم ایران که شامل انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است می گذرد و داستان رمان نیز از اندکی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی شروع می شود و با وجود اینکه نویسنده در این اثر تلاش کرده متن دنیای خیال انگیز راوی را محور و اصل قرار دهد و فرازهای تاریخی رمان را به حاشیه ببرد اما در نهایت جنگ تحمیلی با قطعیت تمام واقعیت خود را بر سر راوی تحمیل می کند.
این رمان در کنار روایت زندگی بهار به شرح زندگی سه کودک دیگر با نام های نادر، کمال و مریم در فاصله سال های ۵۷ تا ۶۲ است که با پدر و مادربزرگشان زندگی می کنند. دنیای این کودکان، پر از رویاهای زیبای کودکانه است که به زودی رنگ حقیقت به خود می گیرد.