شصت پرسش اعتقادی
جواب هایی کودکانه به سؤال های اعتقادی
سال نشر : 1402
تعداد صفحات : 220
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 47531
10003022
معرفی کتاب
کتاب شصت پرسش اعتقادی: جواب هایی کودکانه به سؤال های اعتقادی، نوشته سید رضا طباطبایی است و در انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است.فراموش نکنیم که بالاترین تکلیف پدر و مادر، تربیت فرزندان صالح است و حساسیت آموزه ها درباره فرزندان (حتی در اوان تولد آن ها) آن قدر زیاد است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: در بدو تولد نوزاد، نغمه ی توحید با گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد زمزمه شود. و نیز در روایتی دیگر فرمودند: العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر؛ آموزه هایی که در کودکی به فرزندانتان می دهید، مانند کنده کاری و حکاکی در سنگ، ماندگار است.
کتاب شصت پرسش اعتقادی: جواب هایی کودکانه به سؤال های اعتقادی، بسیاری از سوالات کودکان را که در باب خداوند متعال می پرسند، جواب داده است.
«چیزایی که نور به اونا میخوره و بازتاب نور از اونا به چشم ما میرسه.
آیا همهچیز اینطوریه؟ آیا هر چیزی که وجود داره به وسیلۀ نور، قابل دیدن میشه؟ خیلی چیزا هستن که بدن ندارن و اصلاً جسمی ندارن تا با نور دیده بشن؛ مثل هوا، صداها، امواج تلویزیون و خیلی چیزای زنده که دیده نمیشن؛ مثل فرشتهها و روح انسانها. میدونی چه نیرویی باعث میشه که یک سیب وقتی از درخت جدا میشه، روی زمین بیفته؟
نیروی جاذبه.
درسته؛ اما یه سؤال: آیا ما میتونیم نیروی جاذبه رو ببینیم؟ همون نیرویی که ما رو روی سطح زمین، محکم نگه داشته و اگه نبود، ما به فضا پرتاب میشدیم؟
نه.
درست مثل آهنربا که چیزای آهنی رو با نیرویی به سمت خودش جذب میکنه و ما اون نیرو رو با چشم نمیبینیم. حتماً اینو میدونی که از نظر علمی، هر کاری که در عالم انجام میشه، با انرژی انجام میشه.
بله، میدونم.
آیا ما میتونیم انرژی رو که وجودش برای همۀ کارها لازمه، با چشمامون ببینیم؟
نه.
یه مطلب دیگه؛ هر چی در عالم هست، بر اساس قانون و علم به وجود اومده و کار میکنه؛ مثلاً هر دونۀ گندم که دهها دونۀ گندم تولید میکنه، مطابق ژنهای درونش که همگی پیامهای علمی هستن، این کار رو انجام میده و یا حرکت ماه به دور زمین یا زمین به دور خورشید، همگی بر اساس قوانینِ دقیقِ ریاضی صورت میگیره؛ اما سؤال اینجاست که آیا ما «علم» و یا «قانون» رو میتونیم با چشمامون ببینیم؟
البته که نه!
پس از اونجا که نور، تنها عامل دیده شدن اجسامه، توقع بجایی نیست که بخواهیم با چشم (چشمی که تنها به کمک نور میتونه ببینه) هر چیزی رو ببینیم، بلکه ما از روی نشونه و علامتِ هر چیزی میتونیم به وجودش پی ببریم. اصلاً اینکه آدم توقع داشته باشه که هر چیزی رو با چشماش ببینه تا به وجودش پی ببره، توقع بیجاییه؛ مثل اینکه کسی بخواد با چشم، صداها و بوها رو ببینه تا اونا رو بفهمه!
برای شناخت هر چیزی، ابزار مخصوص خودش وجود داره؛ برای صداها، گوش و برای بوها، بینی و... و برای شناخت چیزایی که دیده نمیشن، مثل مهربونی و خوبی دیگران (مثل خدا)، باید به نشونهها، کارها و رفتارهاشون نگاه کرد؛ یعنی باید با عقل و فکر و از روی نشونههاشون به اونا پی برد. به این نکته هم دقت کن که: دیده نشدن، دلیلِ بر نبودن نیست.
سطح چهارم
اگه منظور از دیدن، دیدن ظاهری و با چشم باشه، خدا رو هرگز نمیشه دید؛ هم به دلیل عقل و علم، و هم به دلیل شرع.
اما به حکم عقل و علم: دیدن ظاهری، از طریق مواجه شدن چیزی با چشم و انعکاس امواج نوری صورت میگیره؛ یعنی اولاً باید جسمی باشه، و ثانیاً رودررویی و همجهتی اون جسم با چشم اتفاق بیفته. به همین دلیل، چشم ما اشیای پشت سر رو نمیبینه؛ در حالی که خدا نه جسمه و نه ویژگیها و خصوصیات جسم (مثل رودررویی) رو داره. بنابراین هرگز با چشمِ سر دیده نمیشه.
اما به حکم شرع: قرآن و روایات صریحاً دیدن ظاهری خدا رو غیرممکن میدونن. در قرآن اومده: «لا تدرکه الأبصار»؛ چشمها او را نمیبینند. و در روایات اومده: «وامتنع علی عین البصیر»؛ خداوند هرگز برابر چشم بینندگان ظاهر نمیشود. یا: «لاتدرکه العیون بمشاهدة العیان»؛ دیدهها هرگز او را آشکار نمیبینند.
ولی اگه منظور از دیدن، دیدن باطنی باشه، البته به مقدار ظرفیت، استعداد و توان انسانها، قابل دیدنه؛ چنانکه امیرالمؤمنین( علیه السلام) به ذِعلِب فرمود: «خدایی را که ندیدم، هرگز نپرستیدم.» ذعلب پرسید: چگونه خدایت را دیدهای؟ حضرت فرمود: «وای بر تو! خدا را دیدگان سر درک نمیکند، بلکه چشم دل با نور ایمان، خدا را میبیند.»
مگه دل هم چشم داره؟
بله. خداوند در قرآن میفرماید: «فإنها لاتعمی الأبصار، بل تعمی القلوب التی فی الصدور»22؛ چشمِ سرشان کور نیست، بلکه دلهایی که در سینه دارند، کور است.»
آیا همهچیز اینطوریه؟ آیا هر چیزی که وجود داره به وسیلۀ نور، قابل دیدن میشه؟ خیلی چیزا هستن که بدن ندارن و اصلاً جسمی ندارن تا با نور دیده بشن؛ مثل هوا، صداها، امواج تلویزیون و خیلی چیزای زنده که دیده نمیشن؛ مثل فرشتهها و روح انسانها. میدونی چه نیرویی باعث میشه که یک سیب وقتی از درخت جدا میشه، روی زمین بیفته؟
نیروی جاذبه.
درسته؛ اما یه سؤال: آیا ما میتونیم نیروی جاذبه رو ببینیم؟ همون نیرویی که ما رو روی سطح زمین، محکم نگه داشته و اگه نبود، ما به فضا پرتاب میشدیم؟
نه.
درست مثل آهنربا که چیزای آهنی رو با نیرویی به سمت خودش جذب میکنه و ما اون نیرو رو با چشم نمیبینیم. حتماً اینو میدونی که از نظر علمی، هر کاری که در عالم انجام میشه، با انرژی انجام میشه.
بله، میدونم.
آیا ما میتونیم انرژی رو که وجودش برای همۀ کارها لازمه، با چشمامون ببینیم؟
نه.
یه مطلب دیگه؛ هر چی در عالم هست، بر اساس قانون و علم به وجود اومده و کار میکنه؛ مثلاً هر دونۀ گندم که دهها دونۀ گندم تولید میکنه، مطابق ژنهای درونش که همگی پیامهای علمی هستن، این کار رو انجام میده و یا حرکت ماه به دور زمین یا زمین به دور خورشید، همگی بر اساس قوانینِ دقیقِ ریاضی صورت میگیره؛ اما سؤال اینجاست که آیا ما «علم» و یا «قانون» رو میتونیم با چشمامون ببینیم؟
البته که نه!
پس از اونجا که نور، تنها عامل دیده شدن اجسامه، توقع بجایی نیست که بخواهیم با چشم (چشمی که تنها به کمک نور میتونه ببینه) هر چیزی رو ببینیم، بلکه ما از روی نشونه و علامتِ هر چیزی میتونیم به وجودش پی ببریم. اصلاً اینکه آدم توقع داشته باشه که هر چیزی رو با چشماش ببینه تا به وجودش پی ببره، توقع بیجاییه؛ مثل اینکه کسی بخواد با چشم، صداها و بوها رو ببینه تا اونا رو بفهمه!
برای شناخت هر چیزی، ابزار مخصوص خودش وجود داره؛ برای صداها، گوش و برای بوها، بینی و... و برای شناخت چیزایی که دیده نمیشن، مثل مهربونی و خوبی دیگران (مثل خدا)، باید به نشونهها، کارها و رفتارهاشون نگاه کرد؛ یعنی باید با عقل و فکر و از روی نشونههاشون به اونا پی برد. به این نکته هم دقت کن که: دیده نشدن، دلیلِ بر نبودن نیست.
سطح چهارم
اگه منظور از دیدن، دیدن ظاهری و با چشم باشه، خدا رو هرگز نمیشه دید؛ هم به دلیل عقل و علم، و هم به دلیل شرع.
اما به حکم عقل و علم: دیدن ظاهری، از طریق مواجه شدن چیزی با چشم و انعکاس امواج نوری صورت میگیره؛ یعنی اولاً باید جسمی باشه، و ثانیاً رودررویی و همجهتی اون جسم با چشم اتفاق بیفته. به همین دلیل، چشم ما اشیای پشت سر رو نمیبینه؛ در حالی که خدا نه جسمه و نه ویژگیها و خصوصیات جسم (مثل رودررویی) رو داره. بنابراین هرگز با چشمِ سر دیده نمیشه.
اما به حکم شرع: قرآن و روایات صریحاً دیدن ظاهری خدا رو غیرممکن میدونن. در قرآن اومده: «لا تدرکه الأبصار»؛ چشمها او را نمیبینند. و در روایات اومده: «وامتنع علی عین البصیر»؛ خداوند هرگز برابر چشم بینندگان ظاهر نمیشود. یا: «لاتدرکه العیون بمشاهدة العیان»؛ دیدهها هرگز او را آشکار نمیبینند.
ولی اگه منظور از دیدن، دیدن باطنی باشه، البته به مقدار ظرفیت، استعداد و توان انسانها، قابل دیدنه؛ چنانکه امیرالمؤمنین( علیه السلام) به ذِعلِب فرمود: «خدایی را که ندیدم، هرگز نپرستیدم.» ذعلب پرسید: چگونه خدایت را دیدهای؟ حضرت فرمود: «وای بر تو! خدا را دیدگان سر درک نمیکند، بلکه چشم دل با نور ایمان، خدا را میبیند.»
مگه دل هم چشم داره؟
بله. خداوند در قرآن میفرماید: «فإنها لاتعمی الأبصار، بل تعمی القلوب التی فی الصدور»22؛ چشمِ سرشان کور نیست، بلکه دلهایی که در سینه دارند، کور است.»
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1402
-
چاپ جاری23
-
تاریخ اولین چاپ1395
-
شمارگان2000
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات220
-
ناشر
-
نویسنده
-
ویراستار
-
وزن247
-
تاریخ ثبت اطلاعاتسهشنبه 23 آذر 1395
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتپنجشنبه 13 مهر 1402
-
شناسه47531
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط