اقتصاد، خود دانش مستقلی است و فقههم دانشی است جدا، چه لزومی دارد که بیاییم از فقه اقتصادی یا مکتب اقتصادی اسلام و علم اقتصاد اسلامی صحبت کنیم؟ چرا باید این دو را به هم ربط داد؟ آیا نمی شود که دانشگاه اقتصاددان تربیت کند، حوزه هم به تربیت فقیه بپردازد، آنگاه اینها در کنار هم به چاره جویی برای مساله بپردازند؟ فقیه راه حل فقهی مساله را مطرح کند، اقتصاددان هم راه حل اقتصادی آن را، سپس مساله را باهم حل کنند؟