حسین نوری، درام نویس برجسته معاصر، هنرمندی است که همه آثار هنری نمایشی و تجسمی خویش را بر اساس یکی از آیات کریمه قرآن تفسیر می کند: (هنر بازتاب ظاهر و باطن است، و ظاهر و باطن بازتاب اول و آخر، و هستی چیزی نیست جز اول و آخر و ظاهر و باطن، هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن. آثار من هم بازتابی از هستی است.)
رهیافت های قرآنی حسین نوری را می توان در چهار رهیافت عمده جای داد:
1- رهیافت فلسفی - قرآنی؛ به این معنا که فلسفه آثار او، به تصریح خودش، استوار بر قرآن است. 2- رهیافت مستقیم قرآنی؛ که مشتمل بر استفاده از عین آیات قرآن کریم است. 3- رهیافت مفهومی - قرآنی؛ که به معنای تجسم بخشی و محاکات معارف قرآن است. 4- رهیافت زیباشناختی؛ نوری همانند شیخ اشراق در قصه غربت غربی، الفاظ و عبارات قرآنی را در جهت زیبایی سخن و در صنایع ادبی به کار می بندد.
نوری علاوه بر سخن زیبا گفتن، به نثر زیبا و زیبا سخن گفتن نیز اهمیت می دهد. این جمله وی از متن دلدار مثال زدنی است: (روزی که آموزگار عشق، واژه باران را بر لوح سیاه چشمم نوشت، جوانه های جوانی رفتند و پیری پیراهن بلند عمر شد.)
وی در خرقه ارغوانی نیز چنین می گوید: (هر که بر پل تردید، گردن به شمشیر دوست نهد، معشوق جامه حریت بر او بپوشاند.)
کتاب دارای شش پرده ی ذیل می باشد: 1- رهیافت های چهارگانه قرآنی در نمایشنامه های حسین نوری 2- دراموسوفی رهیافت های قرآنی 3- دلدار 4- سیرک 5- فستیوال آخر 6- در کوچه های خاطره