کتاب آنچه گفتم جملگی احوال توست، به بررسی مفاهیم و جنبه های روانشناختی رفتار انسان در آثار مولوی پرداخته است. این کتاب به کوشش دکتر احمد کتابی و توسط انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در دو بخش اصلی تنظیم و منتشر شده است. بخش اول آن به بررسی یازده موضوع یا مفهوم جدید روانشناختی در آثار مولوی، به ویژه به تمثیلهای نمادین او در مثنوی پرداخته است. مفاهیمی همچون: فرافکنی، توجیه (دلیل تراشی)، ضمیرناخودآگاه، اجزای متشکله روان (نهاد، خودو فراخود)، کشاکش بین اجزای شخصیت انسان، والایش (تصعید) و... که نخست با تعریف و توضیح اجمالی این موضوعها، به شواهد برگرفته از آثار مولوی استناد شده و در نهایت به وجوه تشابه و اشتراک آنها پرداخته شده است.
بخش دوم این کتاب نیز سه مفهوم «نفس اماره»، «نفس لوامّه»، و «نفس مطمئنه» بررسی کرده است. این مفاهیم علاوه بر تعاریف لغوی و اصطلاحی آنها، شواهد و تمثیل هایی در آثار مولوی را همراه خود دارد.
نویسنده کتاب اینگونه آورده است که: « نفس امّاره، نفس لوّامه و نفس مطمئنه از مفاهیم «نهاد»، «خود» و «فراخود» در روانشناسی جدید، وجوه تشابه و اشتراکات زیادی دارد، تا آنجا که شاید به مسامحه بتوان نهاد را با نفس امّاره و فراخود را با نفس لوّامه، کم و بیش تطبیق داد، یا لااقل تشبیه و مقایسه کرد». در این بخش شواهدی در افکار مولوی، به ویژه در مثنوی معنوی و دیوان کبیر (شمس) آورده شده است.
به نظر نویسنده، این کتاب را می توان به منزله گام نخست در طریق سخت و طولانی شناخت جنبه های روانشناختی آثار مولانا تلقی کرد.