توجه به نقش بنیادین علوم انسانی و نقدهای فراوانی که بر وضعیت موجود آن وارد است، تحول علوم انسانی را ضروری می نماید. وضعیت مطلوب این تغییر، همانا پیراستن این علوم از مبانی فکری سکولاریزم است؛ اما ترسیم چارچوبی برای تولید علوم انسانی اسلامی، بدون درک درستی از این علوم و اسلامی سازی آن و همچنین اثبات امکان و تبیین چگونگی تأثیرگذاری گزاره های کلامی میسر نیست.
این کتـاب ضمن تحلیـل چالـش هـای معرفت شنـاختی، علم شناختـی و دیـن شناختـی ناظـر به عـدم امکـان تأثیرگـذاری و نقـد آنها، پـذیـرش حداکثـری تأثیر گزاره هـای کلامـی در همه مؤلفه هـای ماهیـت سـاز و هـویـت سـاز علم و همچنیـن مـراحـل تحقیـق و فرایند تحـقق علـوم، نسبت بـه علـوم انسانی رایج ـ معنای خاص و عام آن ـ و مطلوب، و عدم اختصاص تأثیرگذاری، به مقـام گردآوری، چگونگی این تأثیرگذاری را براساس یکی از حالت های الف) پیشینی و پسینـی؛ ب) مستقیم و غیر مستقیم؛ ج) خـرد و کلان تصـویر می کند.