این کتاب با محور قراردادن شخصیتی که سابقاً مذهبی بوده و حالا به خداوند شک کرده موضوعاتی چون تقدیر و مشیت الهی، مرگ و عشق را بررسی می کند و داستان زندگی مردی است که در کیستی و چیستی خود و خدا دچار شک شده و در واقع داستان انسانی در جستجوی معنا است. گره خوردن سه مفهوم مرگ، عشق و ایمان و درگیری ذهنی - عاطفی آدم های داستان با این سه مفهوم، فضای داستانی خاصی را تولید کرده که در جذب مخاطب برای این کتاب بسیار تأثیر داشته است. «روی ماه خداوند را ببوس» به نوعی در حد فاصل داستان های عامه پسند و داستان های روشنفکرانه خاص پسند قرار دارد. زبان و شیوه پرداخت داستان نه به دشوار نویسی و خاص پسندی کشانده می شود و نه به سطحی نگری و بی مایگی ادبی متمایل است. شاید استقبال بسیار خوبی که از این کتاب شده مدیون حفظ همین موازنه و حرکت در حد میانه است.