رمان مرحوم ماتیا پاسکال اثر لوییچی پیرآندللو، اثر طنز معروفی است که اساس آن بر حالت ها و ذهنیت پارادوکسیکال شخصیت اصلی داستان شکل گرفته است. در پارادوکس های حاکم بر این رمان، انسان به یاد تعبیر سارتر از آزادی می افتد: «آزادی وحشتناک، آزادی بی حد و مرزی که عین اسارت و بندگی است.» جناب ماتیا پاسکال به عنوان کتاب دار کتابخانه ای که جناب بوکامتزا در سال 1803، هنگام مرگش به شهرداری بخشیده، با حقوق ماهی شصت لیر کار می کرد. ماتیا پاسکال از همان اوایل سال های حیاتش، پس از مرگ پدر، در چالشی عظیم با دنیای اطراف قرار می گیرد و به تدریج بردردهای بشری اش اضافه می شود. دنیایی که ماتیا پاسکال در آن زندگی می کند، گویی زندان تاریکی است که روزبه روز تنگ تر می شود.