این کتاب با نگاهی دقیق به آرای امام خمینی و افلاطون درمورد هدایت جامعه میپردازد.
با مطالعهی اندیشهی سیاسی این دو متفکر بزرگ، از برخی جهات مشابهتهایی را در کنار تفاوتهای آنها میتوان مشاهده کرد. نویسنده تلاش کرده است با بیان نقاط اشتراک و اختلاف این دو دیدگاه، ابعاد مختلف بحث رهبری را از منظر این دو اندیشمند بررسی کند.
در اندیشهی امام خمینی، رهبر منصوب الهی است اما از آنجا که تحققِ عملیِ رهبری، تنها با انتخاب و شناسایی او از جانب مردم امکانپذیر میشود، باید گفت تعیین رهبر براساس نظریهی انتصابی ـ انتخابی است. اما تعیین رهبر در مدینهی آرمانی افلاطون، علاوه بر نداشتن جنبهی الهی، انتخابی است نه انتصابی، چرا که افلاطون به طور مکرر از گزینش (انتخاب) بهترینهای هر گروه سخن میگوید.