کتاب گریه های مسیح، نوشته مجید پورولی کلشتری است و در انتشارات عهد مانا به چاپ رسیده است. داستان کتاب گریه های مسیح، با آشنایی یک پرستار انگلیسی مسیحی و مرد مسلمان روس شروع می شود و در ادامه توماس هامر کارآگاه جوان شهر منچستر در واقعه ی بمب گذاری در ایستگاه مترو یک مسلمان را به اتهام بمب گذاری دستگیر می کند، ولی به جای اداره پلیس به خانه پدری خود برای بازجویی می برد.
در سخنان رد و بدل شده در باز جویی ها مروان فرد دستگیر شده، سخنانی درباره اسلام و آخرین پیامبر فرستاده شده می گوید که توماس را نسبت به دین اسلام و پیامبر بعد از مسیح کنجکاو می کند.
گزیده کتاب
خواب دیدم تمام مردم منچستر، شاید هم تمام مردم انگلیس و تمام مردم دنیا، توی کوچه و خیابان ها ایستاده اند و آسمان را تماشا می کنند! باران شدیدی می بارید و با این حال هیچ کس خیس نشده بود! همه به جایی خاص در آسمان نگاه می کردند. هیچ کس تکان نمی خورد. کنجکاو سرم را بلند کردم و با تعجب به آن چیزی که همه ی آدم ها تماشا می کردند، نگاه کردم. آن جا، جایی بالای ابرها، مسیح نشسته بود، هق هق گریه می کرد و فرشته ها داشتند اشک های مسیح را از روی گونه هایش پاک می کردند!