دوست تلویزیونی من، نوشته کریستینه نوستلینگر است و با ترجمه گیتا رسولی در انتشارات محراب قلم منتشر شده است.
بیلی روی کنترل تلویزیون، دکمهای پیدا کرده که راه ارتباط او با مردی عجیب غریب توی تلویزیون است. حالا هروقت مشکلی دارد، دکمه را میزند و مرد ظاهر میشود. و با او همفکری میکند. مرد عجیب و غریب حتی میتواند از تلویزیون بیرون بیاید و جای پدر بیلی در مدرسهی او حاضر شود…
گزیده کتاب
ویلای سمت چپ ما یک دختر دارند؛ یک دختر خیلی مهربان. او آلمانی بلد نیست؛ فقط هلندی حرف میزند.
چند بار خواست با من حرف بزند. فهمید که من حرفهایش را نمیفهمم؛ منتها وقتی همدیگر را دیدیم، به من خندید. او یک بار به سینهاش اشاره کرد و گفت: مارایکه.
آنوقت من تعظیم کردم و گفتم: آنتوان
بعد از آن، بین ما یک دوستی بیکلام به وجود آمد.
دیروز مارایکه و مادرش به کشورشان برگشتند. من او را تا میدان همراهی کردم و وقتی سوار اتوبوس شد، برایش دست تکان دادم.