در این رمان، که به دوران پختگی نویسنده تعلق دارد، درون مایه های اصلی دستاورد هنری او پرورده شده است. این درون مایه ها عبارت اند از تضادهای نیرومندی که علائق و موقعیت ها پشتوانه آنها هستند، جوانمردی و کرامتی آرمانی که قهراً به از خودگذشتگی منجر می شود، تناوب نور و ظلمت. لیکن، نویسنده با این درون مایه ها، که پیش از آن نیز روی آنها کار شده بود، عناصری را یار می سازد که در آن زمان مورد علاقه و توجه بوده است، یعنی پیروزی های ماشین و نتایج نبرد انسان با طبیعت.
لتیری، کشتیبانی کهنه کار، صاحب یکی از نخستین کشتی های تجاری، به نام دوراند است که در خط کشتیرانی سن مالو و گرنزه کار می کند: صیادان و جاشوان به این رقیب خطرناک با نظری ناخوش می نگرند. و لتیری کار خود را بی اعتنا به ریشخندها و انتقادهای دیگران آغاز می کند و در انجام دادن نقشه ای که کشیده است سرسختی و پافشاری می نماید و سرانجام توفیق می یابد. لیکن پس از مدتی، پیروزی لتیری بر تصورات غلط ذهنی و عناصر طبیعت در خطر می افتد.