کنستانسیا نوشته کارلوس فوئنتس و ترجمه عبدالله کوثری توسط انتشارات ماهی به چاپ رسیده است. دکتر ویتبی هال، پزشک چیرهدست امریکایی، بههمراه همسر اندلسی خود، کنستانسیا، در همسایگی موسیو پلوتنیکوف، بازیگر سالخوردهی روس، زندگی میکند. دکتر ویتبی هال راوی داستان است و همان اول به خواننده اطلاع میدهد که با موسیو پلوتنیکوف در روز مرگش ملاقات کرده است؛ مرگی که اثری مخرب بر کنستانسیا می گذارد و دکتر به رابطهی زنش و مرد روس مشکوک میشود. فوئنتس در این اثر، همچون دیگر آثارش، مرزی بین واقعیت و خیال قائل نیست. کنستانسیا قصهای بلند از مجموعهداستانی است که فوئنتس در سال 1990 منتشر کرد و در آن به شیوهی گذشتهاش در داستاننویسی بازگشت. داستان فضای اختناق قرن بیستم را نشان میدهد و به مهاجرت و پناهندگی، که یکی از موضوعات چالشبرانگیز انسان امروز است، نگاهی هستیشناختی دارد.