در این کتاب، «سهروردی» از دیدار خود با شیخی سخن می گوید که اسرار الهی را بر او آشکار می کند و او نیز به نوبه خود آن اسرار را پیش افراد نااهل فاش می کند. شیخ او را به سبب آنکه «در قیمتی را پیش خوکان ریخته» تنبیه می کند. سهروردی همچنین تلمیحی دارد به مشکل بازگفتن اسرار به کسانی که بیرون از حلقه ی اهل معنی اند. از آنجایی که حکمه ی خالده یا جاویدان خرد جز از طریق ادراک حسی به دست می آید، دشوار بتوان این گونه علم را به آنان که آمادگی پذیرش آن را ندارند باز گفت.