کتاب همیشه بهار با موضوع اخلاق و سبک زندگی اسلامی به نوشته احمد حسین شریفی و تعدادی از محققان با استناد به آیات و روایات درصدد تبیین سبک زندگی دینی در مهم ترین ابعاد زندگی اجتماعی است.
در این کتاب بعد از طرح برخی از مباحث مفهوم شناسی و مبانی اعتقادی به توضیح سبک زندگی در حوزه های اوقات فراغت، شادی و نشاط، روابط ختر و پسر، مهار غریزه جنسی، علم آموزی، ارتباط با دیگران، روابط خانوادگی و کسب وکار پرداخته می شود.
کتاب حاضر که مخاطبان اصلی آن عموم ولی به ویژه دانشجویان و طلاب پسر و دختر و فرهنگیان هستند، به صورت آموزشی تدوین شده و در پایان هرفصل نویسنده خلاصه فصل، پرسش ها، مسایلی برای گفت وگو و مباحثه و منابعی برای مطالعه را ارایه می هد.
کتاب همیشه بهار نوشته احمد حسین شریفی است. کتاب همیشه بهار که نشر معارف منتشر کرده است، آموزش اخلاق و سبک زندگی اسلامی برای جوانان انقلابی نسل امروز است. این کتاب که در ده فصل تنظیم شده است.
گزیده کتاب
ادب را «ظرافت و زیبایی» یک رفتار تعریف کردهاند؛ هیأت نیکویی که شایسته است رفتار مطابق آن باشد. مانند آداب غذا خوردن و خوابیدن، دعا و نماز خواندن، معاشرت، زیارت و ازدواج. این خصلتهای شایسته موجب حُسن یا کمال رفتار میشوند. البته این معنا از ادب تنها در رفتارهای مشروع تحقق دارد؛ وقتی در باب آداب سخن میگوییم در واقع اصل عمل را توصیه میکنیم و یا دستکم روا میشماریم؛ بنابراین ادب در رفتارها و کارهای شنیع یا ممنوع مانند میگساری، تجاوزگری، خیانت و دروغ، معنا ندارد. همچنین روشن است که این معنا تنها در جایی است که یک رفتار را بتوان به گونههای مختلفی ـ زشت و زیبا، کامل و ناقص ـ انجام داد.
زیبایی و شایستگی که در تعریف ادب قید شده، در جوامع گوناگون، متفاوت است. به همین جهت آداب جوامع گوناگون، متفاوت میباشد. به صورتیکه یک امر عادی در یک جامعه، در جامعهای دیگر شنیع و مذموم به شمار میرود؛ مثلاً در جامعه مسلمان هنگام دیدار، به یکدیگر سلام میگویند؛ در حالی که در برخی از جوامع به جای سلام، کلاه را از سر خود بر میدارند و یا دست خود را به گونهٔ خاصی در کنار سر خود میگذارند. یا آداب ملاقات با نامحرم در امت اسلامی با امتهای دیگر، بسیار متفاوت است.
ممکن است کسانی از اخلاق (ملکات پایدار روحی) و آداب، برداشت یکسانی داشته باشند؛ اما از آنچه گذشت روشن میشود که اخلاق، زیبایی جان و آداب، زیبایی رفتار است. یعنی اخلاق به صفات درونی و آداب به رفتارهای ظاهری اختصاص دارد. آداب معمولاً ظرف ظهور اخلاق است. به همین جهت، تخلف از آداب نسبت به تخلف اخلاقی، در میان مردم زشتی کمتری دارد. اظهار جهل به حکم اخلاقی، پذیرفتنی نیست. مثلاً، اگر کسی دروغ بگوید و ادعا کند «من نمیدانستم دروغگویی بد است.» مردم سخن او را نمیپذیرند و عذر او را موجه نمیدانند؛ برخلاف آداب که اظهار جهل دربارهٔ آن از سوی مردم پذیرفتنیتر به شمار میرود. همچنین مسائل اخلاقی در میان فرهنگهای گوناگون، ثابت و تغییرناپذیر است؛ اما بسیاری از آداب اجتماعی قابل تغییر و نسبی است. به بیان دیگر، آداب تعین و تجسد خارجی اخلاق است و مصادیق متنوع و جایگزینپذیر دارد. یعنی هرگز نباید از اخلاق صرف نظر کرد و همواره باید بدان ملتزم بود. اما از برخی آداب میتوان به شرط جایگزینی دست برداشت. به این ترتیب گزارههای حاکی از رفتارهای ارزشی فرازمانی و فرامکانی، ناظر به اخلاق و گزارههای حاکی از رفتارهای ارزشی زمانمند و مکانمند، ناظر به آداب هستند.