نظام اقتصادی نوین را باید بر اساس این بازشناخت بنا کرد که خردمندی انسان بسیار محدود است: بحران سال ۲۰۰۸ نشان داد که چگونه پیچیدگی جهانی به ویژه در عرصه مالی، از توانایی ما در درک و کنترل این جهان پیچیده وسیعا پیشی گرفته است. در پی توصیه اقتصاددانانی که باور دارند توانایی انسان برای پرداختن به پیچیدگی ها اساسا نامحدود است، در نظام اقتصادی ما تجدیدنظر شد و همین امر منجر به سقوط سهمگین این نظام اقتصادی شده است.
این کتاب را نمی توان یک اثر صرفاً دانشگاهی و تخصصی درنظرگرفت بلکه نویسنده سعی کرده با هوشمندی مطالب پیچیده اقتصادی را به زبانی ساده اما شیوا و مؤثر بیان کند و به موضوعاتی چون توسعه نیافتگی، دولت، سرمایه داری بازار آزاد، شرکت های بزرگ و تأثیر آنان در فقر و ثروت کشورها و... از زوایای مختلف بنگرد و تحلیل خود را ارائه دهد.
کتاب اساس شهرت خود را مرهون انتقاد تند از اوضاع کنونی اقتصاد جهانی و تصویرسازی تیره و تار از ادامه روندی است که کشورهای با اقتصاد سرمایه داری در پیش گرفته اند. کتاب در اوج بحران اقتصادی آمریکا و اروپا به رشته تحریر آمده و تازه ترین تحلیل ها را درباره چندوچون اقتصاد غرب و مخصوصاً سرمایه داری بازار آزاد ارائه می دهد.