ممکن است همه ما در دوره ای از زندگیمان خسته شویم؛ از زندگی روزمره، از جایی که در آن زندگی می کنیم، از زندگی بدون دلخوشی. گاهی اوقات می کوشیم با رفتن به سفر حالمان را بهتر کنیم. دوباره به زندگی عادی مان بازگردیم. ولی گاهی اوقات، بعضی از آدم ها، به سیم آخر می زنند و به سفری طولانی می روند؛ سفری که ممکن است روزها یا ماه ها طول بکشد یا حتی بازگشتی نداشته باشد.
داستان زندگی «شرل استرید»، داستانی جذاب و واقعی، درباره ی زنی است که در آستانه ی فروپاشی، تصمیم می گیرد در مسیری طولانی پیاده روی کرده تا خودش را پیدا کند. سرگذشت نامه استرید به اندازه ای جذاب بوده که در سال 2014 فیلمی بر اساس سرگذشت نامه ی او به کارگردانی «ژان مارک ولی» ساخته شده است. کتاب به مدت 7 هفته در صدر کتاب های پرفروش «نیویورک تایمز» قرار گرفته و به بیش از سی زبان ترجمه شده و برنده ی بهترین کتاب سرگذشت نامه ی سال 2012، در سایت «گودریدز» شده است.
اوج هنر استرید در این کتاب، بازگو کردن سرگذشت خود با جزئیاتی جذاب و لمس شدنی است، با صراحت حالات و افکارش را بازگو کرده و خواننده را درگیر وضعیتش می کند. قلمش به گونه ای است که حتی تاریک ترین بخش های زندگی اش را خواندنی کرده، گاهی با کلمات بازی می کند و این باعث می شود که قلمش منحصر به فرد شود. از واژه Wild بارها با معانی متفاوتی استفاده کرده، که این ترفند در زبان فارسی کاملا احساس نمی شود، گاهی از خودش اصطلاحاتی می سازد که مقداری عجیب و غریب است و کمی طول می کشد تا به آن عادت کنید.