بابا گورویو پیرمردیست که عاشق دو دخترش است و همه زندگی اش را برای آن ها می خواهد. آن ها را شوهر می دهد و ثروتش را بین آن ها تقسیم می کند و خودش به پانسونی فقیر می رود اما دخترها قدر شناس نیستند. در این پانسیون پسر جوان فقیری به نام اوژن نیز هست که می خواهد به گونه ای وارد طبقه اشراف شود و ...