طنز پردازی و طنزخوانی پر است از شیرینی. پر از لبخندهای تحسین آمیز خواننده تا نیشخندهای تلخ شاعر. پر است از استعارات و الفاظ و جملات نغز و پرمعنا؛ البته در طنزی سالم، نه هر طنزی.
با این همه، طنز اگر طنز باشد همیشه بیش از خنده، طعنه به واقعیت می زند. آنچه به جدیت نمی رود، زبان طنز به سرعت می بردش. با همه تلخی ها و با همه شیرینی هایش… هرچند شیرینی هایی تلخ! «یک بغل کاکتوس» برگزیده ای از شعر شعرای معاصر است. اشعاری با موضوعاتی مانند فقر، گرانی، تبعیض، دورویی و…که خنده بر لب مخاطب می نشانند. ۱۰۰ شعر، سرشار از انتقادهایی شیرین. حرف هایی سنگین که شاید مخاطبینی داشته باشد غیر از طنزخوان ها. مخاطبینی بسیار جدی که حتی یکبار هم که شده باید این کاکتوس ها را در بغل بگیرند تا نیششان را بچشند و شاید از سر درد لبخندی هم بر کنج لب شان بنشیند. کاکتوس هایی که پُر اند از مغزهایی پرآب در برهوت بی توجهی به بسیاری چیزها، کاکتوس هایی با «خارهایی شیرین…»