کتاب شجرۀ خبیثۀ جهل و کینه: واکاوی سلسله ریشه های تاریخیی واقعه کربلا از عصر جاهلیت تا آستانه وقوع این رخداد از انتشارات دیدمان منتشر شده است.
گزیده کتاب
هر حادثهی تاریخی، بسته به وسعت، اهمیت و دامنهی اثرگذاریاش، دارای سلسله ریشههایی است که بسته به فاصلهی زمانیشان نسبت به وقوع آن حادثه، با تعبیر «ریشههای دور و نزدیک» از آنها یاد میشود. اگر درختی را تصور کنیم که رخداد تاریخیِ مورد بحث ما، به مثابه ثمرهی آن درخت بوده و فاصلهی فیزیکیِ میان میوه تا ریشههای این درخت نیز در حکم یک «بازهی زمانی» در نظر گرفته شود، حال اینطور میتوانیم بگوییم که علل و عوامل بسیار نزدیک به آن رخداد تاریخی ـ در اینجا، واقعهی کربلا ـ در حکم شاخهها و بدنهی درخت بوده و هرچقدر که از خودِ واقعه، در طول زمان، به عقب برمیگردیم، در حقیقت به ریشهی درخت نزدیکتر میشویم. ریشههای دورتر، گاهی اوقات خود به عنوان علت اصلیِ وقوع حادثه ایفای نقش کرده و تأثیر مستقیم دارند؛ اما در اغلب اوقات، ریشههای دورتر، مستقیماً در وقوع حادثه اثر نگذاشته، بلکه در طول سالیان متمادی، زمینه را طوری میچینند که عللِ نزدیک به آن حادثه، متأثر از بستر مناسبی که آن ریشهها برایشان فراهم کردهاند، فرصت عرض اندام پیدا میکنند. در نوشتار حاضر، اگرچه مطلقاً ادعا نداریم که توانستهایم سلسله ریشههای کربلا را به طور کامل و بینقص احصاء کنیم، اما سعیمان بر آن بوده تا مهمترین و نیز اثرگذارترین مقاطع زمانی، جریانها و حتی افراد را که در این ماجرا ـ عمدتاً هم به طور غیرمستقیم ـ دخیل بودهاند، در حد بضاعتمان گرد آوریم.