زیستنم با شگفتی های «غزل» - که قرن هاست تهمت «قالب» بودن را نیشخند می زند، آگاهیم می دهد که این شکل شعری، شیفتگانش را بی حصار و بی انحصار می پسندد - تا آن جا که گاه رندانه رخ پنهان می کند تا یکسونگر او نشویم.
این مجموعه که می دانم فراتر از بی ادعایی گام نزده است، به تمامی، محصول دلتنگی هایم در محاق غزل است.