دانشگاه یکی از اصلی ترین و اثرگذار ترین نهاد های اجتماعی در جهان مدرن است. دامنه اثر گذاری این نهاد به ساختار جامعه و نحوه استقرار آن در نظام نهادی و سازمانی برمی گردد. اگر جامعه دارای ساختار پهن دامنه با سابقه تاریخی به لحاظ علمی و دانشی باشد، این نهاد نقش آفرینی بیشتری در ساخت اذهان و ایجاد الگو های جدید رفتاری و سامان سیاسی و توسعه ای خواهد داشت. درصورتی که جامعه دارای ساختاری بسیط و ساده باشد، دانشگاه در آن نقش واحد با دامنه محدود خواهد داشت. در نتیجه رابطه ای بین کارکرد و نقش های دانشگاه با ساختار نظام اجتماعی و سیاسی وجود دارد. به عبارت دیگر، داوری در مورد دانشگاه بدون توجه به ساختار جامعه و روند تحولات دانشی و علمی و بینشی آن غیر فنی و حرفه ای است. با این نگاه می توان به داوری جایگاه و نقش دانشگاه در سامان حیات اجتماعی ایران در مقایسه با دیگر کشور های جهان پرداخت.
کتاب «دانشگاه و چالش های جامعه ایرانی» از 9 بخش به شرح زیر تشکیل شده است: بررسی وضعیت دانشگاه در دوره معاصر، دانشگاه، نوسازی فرهنگی – اجتماعی و تجدد خواهی، سقوط وقتی آغاز شد که دانش زیر سوال رفت، کارمند دکتر و استاد کارمند، جریان دانشجویی در ایران، بحران بنیادی معرفتی در دانشگاه، از ابن خلدون جامعه شناسی اسلامی در نمی آید، ضعف و قوت های جامعه شناسی ایران و دانشگاه، توسعه بومی یا توسعه محلی. پایان بخش اثر نمایه است.