این کتاب درباره «معرفت شناسی» در معنای عام آن و با تاکید بر معرفت شناسی علم اقتصاد نوشته شده است. به نوشته مولف، معرفت شناسی به طور کلی ناظر بر مطالعه شرایط حصول و شکل گیری معرفت های معتبر است و کارش پاسخ دادن به این پرسش است که علوم مختلف چگونه ممکن هستند؟ منظور از معتبر، اشاره به اعتبار صوری به معنی منطقی کلمه (انسجام منطقی) و نیز اعتبار شرایط حصول ناظر بر مسایل مختلف واقعی است. اصطلاح حصول، حاکی از آن است که معرفت نوعی جریان است بین ذهن شناسنده و موضوع شناخت.