از دیدگاه فلسفه اسلامی، نظریه های تجربی، عقلی، شهودی و نقلی ای قابل تصورند که هر یک معطوف به سطحی از واقعیت اجتماعی است، و می توان در تبیین یا تفسیر پدیده های اجتماعی و همچنین انتقاد و تجویز از آنها بهره برد. بنابراین فرایند نظریه پردازی و نظریه آزمایی در هر یک از این نظریه ها متفاوت است و روش شناسی متناسب با خود را می طلبد.
در این نوشتار تلاش شده است که یکی از مبانی معرفتی علم (رابطه نظریه و مشاهده) از منظر فلاسفه غربی و مسلمان بررسی گردد. این تلاش می تواند ظرفیت های فلسفه اسلامی را برای تولید علوم اجتماعی معرفی کند.