استندیش تریدوِل (شخصت اصلی این کتاب) باهوش نیست، نه می تواند بخواند و نه می تواند بنویسد. حتی نمی تواند اسمش را هیجی کند. اما معلمش خانم کانولی، می گفت چیزی که استندیش را از بقیه متمایز می کند خلاق بودنش است.
استندیش با خودش فکر می کرد چه می شد اگر آن توپ فوتبال پرت نمی شد آن سمتِ دیوار؟ چه می شد اگر هکتور، نزدیک ترین دوستش، به سرش نمی زد که دنبالش بگردد؟ چه می شد اگر آن راز را توی دلش نگه نمی داشت؟ آن طرف دیوار یک مخفیگاه تاریک وجود دارد. جایی که همه از آن بی خبرند. اما استندیش به همراه هکتور، به آن طرف دیوار راه پیدا می کنند...